بافت
متوسط (لومی): دارای مقادیر متناسبی از شن
و رس و سیلت است. ذرات متوسط، چسبندگی مناسب،
مواد غذایی مناسب، مواد آلی متعادل، زهکشی
و نفوذپذیری خوب، تخلخل مناسب و دارای وزن
حجمی متوسط.
بافت
سنگین (رسی): ذرات بسیار ریز، چسبندگی زیاد،
مواد غذایی زیاد، مواد آلی زیاد، زهکشی
و نفوذپذیری ضعیف، تخلخل کم و دارای وزن
حجمی زیاد.
از
خصوصیات شیمیایی مهم خاک، ظرفیت تبادل
کاتیونی خاک، مقدار و شکلهای مختلف عناصر
غذایی خاک و یا واکنش خاک (pH) میباشد.
ظرفیت
تبادل کاتیونی خاک:
ذرات کلوئیدی خاک یعنی رس و هوموس دارای
ظرفیت تبادل کاتیونی مختلفی میباشند.
این ذرات دارای بار منفی بوده و کاتیونهای
(یونهای مثبت) مختلف که در واقع عناصر
موجود در نمکهای معدنی و کودهای شیمیایی
هستند را در سطح خود نگهداری میکنند. چون
این کاتیونها با کاتیونهای دیگر قابل
تعویض یا تبادل هستند، به این پدیده تبادل
کاتیونی گفته میشود. در اثر این عمل، عناصر
غذایی که توسط ذرات کلوئیدی حفظ و نگهداری
میشوند از شسته شدن محافظت میشوند و
از دسترس گیاه خارج نمیشوند. ریشهها
و تارهای کشنده گیاه همواره با سطح کلوئیدهای
خاک موجود در محلول خاک در تماس بوده و میتوانند
به تدریج عناصر و مواد غذایی را از محلول
خاک یا مستقیماً از سطح کلوئیدها جذب کنند.
البته باید توجه داشت که یونهای منفی
(آنیونها) نیز به مقدار قابل توجهی در
محلول خاک وجود دارند ولی این یونها توسط
ذرات کلوئیدی خاک جذب و تثبیت نمیشوند
و از اینرو با انجام عملیات آبیاری پی در
پی شستشه شده و از دسترس ریشه گیاه
خارج میشوند.
وقتی
ریشه گیاه یک عنصر غذایی با بار مثبت مانند
پتاسیم (K+)، کلسیم ((Ca2+، منیزیم (Mg2+)، آمونیوم ( NH4+)، آهن (Fe2+)، منیزیم (Mn2+)، مس (Cu2+)، روی (Zn2+ ) را از محلول خاک جذب میکند
به ازای تعداد بار مثبت هر یون جذب شده،
یک یا دو یون H+ آزاد مینماید. این موضوع
اسیدی شدن خاک در اثر جذب کاتیونها توسط
ریشه را تشریح میکند.
وقتی
ریشه گیاه یک عنصر غذایی با بار منفی مانند
کلر (Cl-)، نیترات (NO3-)، فسفات (HPO4-)، سولفات (SO42-) را از محلول خاک جذب میکند
به ازای تعداد بار منفی هر یون جذب شده،
یک یا دو یون OH- یا HCO3- (بیکربنات) آزاد مینماید.
این موضوع قلیایی شدن خاک در اثر جذب آنیونها
توسط ریشه را تشریح میکند.
واکنش
خاک (اسیدیته یا pH):
واکنش خاک مربوط به اسیدی یا قلیایی بودن
آن میباشد که لگاریتم منفی غلظت یون هیدروژن
در خاک میباشد و از صفر تا چهارده متغیر
است. خاکی که مقدار زیادی یون هیدروژن در
سطح کلوئیدهای خود جذب کرده باشد دارای
خاصیت اسیدی قوی و pH پایین است. خاکهای قلیایی
با اسیدیته بیشتر از 9 و خاکهای خیلی اسیدی
با اسیدیته کمتر از 4، محیط نامناسبی برای
ریشه ایجاد میکند که مستقیماً اثر سمی
بر ریشه گیاه دارد. اثرات غیر مستقیم اسیدیته
روی خاک مربوط به قابلیت استفاده عناصر
غذایی است. به عبارت دیگر اسیدیته خاک روی
حلالیت مواد غذایی و شکل دسترسی آنها برای
گیاهان دخالت دارد. برای مثال در خاکهای
اسیدی (7(pH< مواد غذایی مثل کلسیم و
مولیبدن کمتر قابل استفاده هستند و حلالیت
بعضی از عناصر غذایی مثل آهن، آلومینیوم
و منگنز زیاد شده و باعث مسمومیت گیاه میشوند.
حال آنکه در خاکهای قلیایی (7(pH> عناصر غذایی مثل آهن، منگنز
و روی کمتر قابل استفاده میباشند. به طور
کلی بیشتر عناصر غذایی در 7>pH>6 قابل جذب هستند و از
اینرو اغلب گیاهان در این محدوده بهترین
رشد و عملکرد را دارند.
بهترین
خاک برای تولید محصولات گلخانهای، خاکی
با بافت سبک و متوسط یا شنی-لوم (Sandy
Loam) میباشد زیرا
هم دارای عناصر و مواد غذایی لازم میباشد
و هم از تخلخل و زهکشی خوبی برخوردار است.
به
طور کلی یک بستر کاشت مناسب باید داری ویژگیهای
زیر باشد:
1) دارای
بافت و ساختمان مناسب باشد. 2) دارای مواد
مغذی و معدنی باشد. 3) دارای مواد آلی باشد.
4) دارای منافذ کافی (تخلخل) بوده و از تهویه
خوبی برخوردار باشد. 5) دارای زهکشی مناسب
باشد. 6) دارای اسیدیته مناسب باشد. 7) دارای
املاح (شوری) مناسب و متعادل باشد. 8) عاری
از آفات و بیماریها و بذور علفهای هرز
باشد.
در
چنین بستری عملیات کاشت بذر و کنترل علفهای
هرز و کنترل آفات و بیماریهای ریشهای
بهتر انجام میگیرد. در ضمن بین آب، هوا
و مواد غذایی یک تبادل مناسب و متعادل بوجود
میآید و ریشهها به آسانی آب و مواد غذایی
را جذب کرده و در نتیجه گیاه رشد بهتری داشته
و کیفیت و کمیت محصول افزایش مییابد.
چند
نکته:
قبل
از کشت خاک را آزمایش میکنند و از مواردی
مانند بافت خاک، شوری، اسیدیته و درصد املاح
و عناصر مختلف آن اطلاع کسب مینمایند
تا به راحتی بتوانند برای اصلاح آن تصمیم
بگیرند.
اگر
در کشت محصولات گلخانهای زودرسی محصول
مورد توجه باشد از خاک شنی-لوم که تخلخل
و تهویه خوبی دارد استفاده میشود و اگر
هدف تولید محصول بیشتر و عملکرد بالاتر
باشد از خاک رسی-لوم که مواد غذایی بیشتری
دارد استفاده میشود.
حداقل
عمق خاک بایستی 50-30 سانتیمتر باشد. در صورتی
که قشر خاک گلخانه کم عمق است از منطقهای
با خاک مناسب و مطمئن، خاک را به گلخانه
انتقال داده و عمق خاک گلخانه را به انداره
مورد نیاز افزایش میدهند.
در
برخی از زمینها، بستر زیرین (بیش از عمق
30-25 سانتیمتری) از لایهای آهکی، سخت و
غیر قابل نفوذ تشکیل شده است که بایستی
با استفاده از زیرشکنهای مناسب سابسویلر
به شکستن آن اقدام نمود.
خاک
بایستی دارای زهکشی خوب و عاری از املاح
گچ و آهک باشد و نیز سطح آب زیرزمینی پایین
باشد. اگر زهکشی کافی نباشد ریشهها به
علت خفگی در اثر زیادی آب و عدم تهویه مناسب،
آسیب خواهند دید و اگر زهکشی بستر بیش از
حد باشد و یا بافت بستر فوقالعاده سبک
باشد آبشویی مواد غذایی را در پی خواهد
داشت. در صورت نفوذپذیری کم و زهکشی نامناسب،
میتوان از لولههای مشبک پلیاتیلن
یا سفالی در زیر سطح خاک استفاده نمود.
خاکهای
سنگین و یا خاکهایی که دارای نمک زیاد
باشد اصلاً برای گلخانه مناسب نیستند زیرا
تهویه، آبشویی و ضدعفونی این گونه خاکها
بسیار مشکل میباشد و مطمئناً به رشد ریشه
صدمه یزند
معمولا خندقها با افزایش رواناب سطحی شکل میگیرند.بنابراین کاهش رواناب
سطحی به منظور کنترل خندق ها ضروری میباشد.حوز ه های آبخیز به دلیل استفاده نادرست انسان از اراضی ، رگبار های شدید کوتاه مدت ،باران های طولانی مدت با شدت متوسط و ذوب سریع برف ها به نابودی کشیده میشوند. فاکتورهای ذکر شده در مورد بارندگی باعث تشکیل رواناب زیاد و در نتیجه وقوع سیلاب های شدید و ایجاد خندق ها میشوند. در کنترل گالی ها سه روش زیر باید به کار برده شود. ۱- گسترش خندق ها کاهش یابد و میزان رواناب سطحی ( جریان پیک) تنظیم گردد. ۲- انحراف آب سطحی در بالای خندق ۳- تثبیت خندق با محاسبات ساختاری آن توام با تجدید پوشش گیاهی در نواحی با اقلیم معتدله ، میتوان فقط از مورد اول و دوم به منظور تثبیت خندق های کوچک استفاده نمود. از طرف دیگر در اقالیم استوایی و نیمه استوایی با باران های شدید باید هر سه روش برای کنترل خندق ها مورد استفاده قرار گیرد. فاکتور های موثر بر تشکیل خندق ها : این فاکتور ها به دو گروه طبقه بندی میگردند : ۱- فاکتور های ساخته دست بشر ۲- فاکتور های فیزیکی ۱- فاکتورهای ساخته دست بشر : در کشور های در حال توسعه ، افزایش سریع جمعیت معمولا سبب اشغال زمینه های جنگلی یا مراتع میگردد. بیشتر مهاجران ، درختان را قطع کرده،لاشبرگ و علوفه را سوزانده و بدون در نظر گرفتن موارد حفاظتی ، بر روی تپه ها و دامنه ها کشاورزی میکنند.پس از گذشت چندین سال ، به دلیل فرسایش ورقه ای ، شیاری و خندقی ،باروری خاک کاهش میابد و در نهایت زمین از بین میرود . بنابراین کل یک ناحیه ممکن است به دلیل ایجاد خندق و پیشرفت سرخندق ها به بالا دست حوزه آبخیز ،ازبین برود. ۲- آتش گرفتن جنگل ها و گراس ها: بسیاری از آتش سوزی های جنگلی به دلیل عدم کنترل بشر صورت میگیرد. آتش سوزی گراس ها معمولا در انتهای فصل خشک صورت میگیرد که به دلیل روییدن شاخه های جدید برای تغذیه دام و یا کاشت گیاه زراعی جدید صورت میگیرد.در نواحی شیب دار .خاکی که پس از سوزاندن جنگل یا گراس ها بدون پوشش شده است .در اولین بارندگی مستعد تشکیل خندق میشود. ۳- چرای مفرط: چرای مفرط پوشش حفاظتی خاک را به مقدار بسیار زیاد برداشته و لگدکوبی چهارپایان باعث فشردگی خاک میشود. بنابراین ظرفیت نفوذ خاک کاهش میابد. به دلیل کاهش نفوذ آب رواناب افزایش یافته و خندق های جدیدی ایجاد میشود و یا خندق های قدیمی بزرگتر میشوند. ۴- استخراج معادن : استخراج معادن زیر زمینی یکی از فاکتور هایی است که سبب تشکیل گالی ها میشود. در ابتدا شکاف هایی در خاک ایجاد میشود و خزش خاک ( نوعی فرسایش توده ای) صورت میگیرد. سپس در فصل بارندگی گالی ها شکل میگیرند. ۵- ساخت جاده : اگر به هنگام ساخت جاده شیب ها و قسمت های کنده شده به منظور احداث جاده بدون پوشش گیاهی باشد گالی ها در هر دو طرف جاده شکل میگیرند. سیستم های نامناسب زهکشی برای جاده ها ( تعداد کم مجاری آب ، ظرفیت نامناسب راه آب های جاده ها و ... ) دلیل اصلی ایجاد خندق در این نواحی میباشد . معمولا عریض کردن جاده به هنگام احداث آن و در طول کناره های آن صورت نمیگیرد و در جایی که عریض کردن انجام گردد فرسایش لغزشی صورت میگیرد و سپس با اولین بارندگی باعث تشکیل گالی میشود . ۶- حیوانات اهلی و اثرات چرخ : همچنین حیوانات چهارپای اهلی و اثرات چرخ برخی ماشین ها در امتداد دامنه تپه ها باعث تشکیل خندق ها میگردد. که به دلیل فشرده کردن خاک و در نتیجه کاهش نفوذ آب و افزایش رواناب صورت میگیرد. فاکتور های فیزیکی : چنانچه در بالا ذکر شد ، گالی ها با رواناب زیاد شکل میگیرند . فاکتور های اصلی فیزیکی که بر نرخ رواناب موثرند عبارتند از : بارندگی ، توپوگرافی ، خصوصیات خاک ، تاج پوشش گیاهی. ۱- بارندگی: پراکنش ماهانه بارندگی : این فاکتور از بارش کل سالانه مهمتر است ( به دلیل اثر آن بر پوشش گیاهی) .در مناطق مرطوب با پراکنش یکنواخت بارندگی ، فرسایش سطحی و تشکیل گالی ممکن مشکل عدیده ای را ایجاد نمیکند. زیرا در سرتاسر سال پوشش گیاهی وجود دارد. در منطقی که بارندگی غیر یکنواخت میباشد ، پوشش گیاهی به خصوص گراس ها در فصل خشک( ۳ یا ۵ ماه یا بیشتر) ، از بین میروند . در این مناطق اگر زمین به خوبی استفاده نشود . یا آتشسوزی جنگل ها و مراتع در فصل خشک صورت گیرد . آب باران نمیتواند به خوبی نگهداری شود و در نتیجه در فصل بارندگی رواناب سطحی موجب زمین لغزش و یا ایجاد گالی های بزرگ مقیاس میگردد. شدت بارندگی و رواناب : بین شدت بارندگی ، میزان رواناب ، تراکم پوشش گیاهی و مساحت حوزه آبخیز رابطه برقرار است.این رابطه معمولا به صورت معادله ریاضی بیان میگردد. فرمول های مختلفی که برای کنترل گالی ها و سیلاب ها به کار میروند به خوبی بیانگر این رابطه هستند. در نواحی استوایی و نیمه استوایی پس از اینکه خاک از آب اشباع گردید ، در ماههای مرطوب ( فصول موسمی ، سیکلون های استوایی و مخصوصا طوفانهای شدید باران زا) رواناب شروع به جاری شدن میگردد. به هنگام طوفان های باران زا ، باران به مدت ۲ یا ۳ روز به شدت و بدون وقفه میبارد که سبب زمین لغزش ها ، خندق های بزرگ و سیلاب های مخرب میگردد. در اقالیم قاره ای و معتدله ، باران با شدت متوسط و دوره زمانی چند روزه وجود دارد و یا بارندگی کوتاه مدت و شدید بین ۱۵ تا ۹۰ دقیقه تداوم دارد ( حداکثر شدت بارندگی حدود ۳ میلیمتر بر دقیقه ). همین بارندگی ها باعث تشکیل رواناب و در نتیجه خندق میشوند. شدت بارندگی و نرخ رواناب ( پیک جریان) به ترتیب در واحد میلیمتر بر ساعت یا دقیقه و متر مکعب در ثانیه بیان میگردند.در طراحی و محاسبه سازه های مهندسی مثل چک دم ها و یا ابعاد گالی ها و کنترل سیلاب ها نرخ رواناب( Rate of runoff) مهمتر از میزان رواناب(Amount of runoff) میباشد. ۲- ذوب سریع برف: ذوب سریع برف نیز همانند شدت بارندگی زیاد در مدت کم و یا شدت بارندگی متوسط در مدت زیاد عمل میکند و رواناب زیادی تولید کرده که باعث تشکیل خندق میگردند.. ۲- توپوگرافی : اندازه و شکل حوزه آبخیز و همچنین شیب حوزه بر تاثیر نرخ رواناب و مقدار آب سطحی بسیار موثرند.بنابر این تمامی خصوصیات توپو گرافیکی باید مورد بررسی قرار گیرد. اندازه حوزه آبخیز: حوزه آبخیز بزرگتر ، مقدار رواناب بیشتر دارد. مساحت حوز ه آبخیز به آسانی و با دقت میتواند از نقشه ۱:۱۰۰۰۰ به دست آید ( در کشور ما نقشه ۱:۲۵۰۰۰۰ موجود است .مهران.).اگر نقشه موجود نباشد میتوان با بررسی های میدانی و نقشه برداری با استفاده از تئودولیت و ... مساحت حوزه آبخیز را محاسبه نمود. شکل حوزه آبخیز: در شکل ۱ دو حوزه با مساحت یکسان وجود دارد.ولی شکل این حوزه ها یکسان نمیباشد.هر دو الگوی زهکشی متقارنی دارند ولی فاصله آنها تا خروجی در حوزه کشیده تر بیشتر از دیگری است.بنابراین حوزه کوچکتر زمان تمرکز بیشتری دارد و در نتیجه نرخ رواناب(Q حداکثر/ مترمکعب بر ثانیه) کمتر میباشد.در نتیجه این شکل نشان میدهد که اگر همه فاکتور ها یکسان باشند حوزه های کشیده سیلاب های آنی کمتری نسبت به حوزه های مربعی یا دایره ای دارند. |
آیا تاکنون فکر کردید که GPS چگونه موقعیت جغرافیایی و ارتفاع یک نقطهرا تعیین میکند و دقت GPS به چه عواملی بستگی دارد ؟
تعیین موقعیت با استفاده از سیگنال های رادیویی نیاز به اندازه گیری اختلاف زمان سیگنالهایی دارد که از مکان های معینی می آیند . دو برج رادیویی ، یکی در شرق و یکی در غربرا فرض کنید . همچنین فرض کنید که شما به عنوان گیرنده این امواج در وسط این دو برجایستاده اید . سیگنال های رادیویی از هر دو برج دقیقا به طور هم زمان و با سرعت یکسال ارسال میشوند . گیرنده ای که در وسط دو برج قرار دارد( گیرنده شما ) ، اولین سیگنالی را که وارد میشود و مدت زمان را تا ورود دومین سیگنال ثبت میکند .
فرض کنید که سیگنال غربی قبل از سیگنال شرقی به گیرنده شما برسد . اگر اپراتور موقعیتهای دقیق دو برج رادیویی ، سرعت امواج رادیویی و اختلاف زمان بین دو سیگنال را بداند ،میتواند یک موقعیت یک بعدی را محاسبه کند . شما میتوانید جایگاه خود را بر روی خط بین دو برج رادیویی شناسایی کنید . اطلاعات یک موقعیت به صورت یک بعدی کافی نیست .چنانچه ۳ برج رادویی مورد استفاده قرار گیرد یک تعیین موقعیت دو بعدی را میتوان انجام داد و در نتیجه شما میتوانید طول و عرض جغرافیایی آن نقطه را محاسبه کنید . سیستم تعیین موقعیت جهانی GPS بر اساس اصولی مشابه کار میکند . در حقیقت ماهواره ها جایگزین برج های رادیویی شدند ، که در مدار
۲00، ۲۰ کیلومتری زمین قرار دارند .
GPS در سال ۱۹۶۰ زیر نظر نیروی هوایی ایالات متحده شکل گرفت . در سال ۱۹۷۴ سایر شاخه های سرویس نظامی به آن پیوست و یه ناواستار ( NAVSTAR) تغییر نام یافت . ولی GPS همچنان بر جا ماند . در سال 1995 این سیستم بطور کامل عملیاتی قلمداد گردید و با هزینه 10 میلیون دلار رو به تکامل گذار .24 ماهواره که هر 12 ساعت کره زمین را دور میزنند ، جهان را کاملا پوشش میدهند . در سال 1972 آزمایش های انجام شده نشان داد که بدترین مورد دقت این سیستم 15 متر و بهترین مورد دقت 1 متر بوده است . در مورد دقت این سیستم ، نوعی نگرانی اشاره براین داشت که ممکن است دشمنان ایالات متحده این سیستم را بر علیه آن به کار برند . لذا دو نوع دقت به صورت کاربران مجاز ( نظامی) و غیر مجاز ( شخصی ) به اجرا در آمد.
گیرنده های نظامی نسبت به گیرنده های شخصی دقت بیشتری دارند ( 1 متر ) . دقت گیرنده های شخصی بر حسب دسترسی موردی بین 15 متر تا 100 متر فرق میکند . هر ماهواره سیگنالی را میفرستد که شامل کد های دقیق (P) ، کد های دستیابی غیر دقیق ( CA) و اطلاعات وضعیت ماهواره است . شبیه همه ناوبری های رادیویی ، همه ماهواره ها سیگنال های خود را دقیقا همزمان میفرستند تا کاربر بتواند اختلاف زمان سیگنال های ورودی را اندازه گیری کند . زمان سیستم ماهواره ای ، زمان GPS نامیده میشود . زمان به گیرنده کاربر میرسد . دو گیرنده در هر نقطه ای از جهان که باشند ، زمان یکسانی را با اختلافی کمتر از میلی ثانیه خواهند داشت . زمان GPS دقت زیادی دارد. زیرا هر ماهواره درون خود از ساعت اتمی دقیقی بهره میبرد .
همچنین گیرنده باید از موقعیت و مسیر ماهواره ها آگاه باشد .لذا فهرستی از موقعیت ماهواره ها ارسال میشو د .برای اولین بار که گیرنده شروع به کار میکند، 15 دقیقه وقت لازم است تا یک نقطه ثابت را به دست آورد . زیرا ابتدا اطلاعات مربوط به موقعیت ماهواره ها را بارگذاری میکند . سایت های کنترل زمینی مسیر ماهواره را ردیابی میکنند و اطلاعات دقیق ماهواره ها را نگهداری می نمایند .
هر ماهواره کد های منحصر به فرد ، یعنی کدهای P و CA را در اختیار دارد . بنابراین گیرنده میتواند ماهواره ها را از یکدیگر تشخیص دهد . کدهای P پیچیده تر از کد های CA هستند و فقط کاربران نظامی ( ایالات متحده ) میتوانند آنها را شناسایی کنند . زیرا گیرنده های آنها برای مقایسه سیگنالهای ورودی ، ارزش کدهای P را در حافظه نگه میدارند و اختلاف زمانی بین کدهای P با دقت بیشتری نسبت به کد های CA اندزه گیر میشوند و در نتیجه گیرنده های نظامی با دقت بیشتری نسبت به گبرنده های شخصی اندازه گیری ها را انجام میدهند .
گیرنده های شخصی تفاوت های زمانی بین ورودی کدهای CA را اندازه گیری میکنند و درنتیجه از دقتی در حدود 15 متر بهره مند هستند . اگر سیگنالهای رادیویی دقیقا همزمان فرستاده نشوند ، گیرنده نمیتواند به طور دقیق موقعیت را محاسبه کند . در نتیجه به طور عمدی تغییراتی در زمان رسیدن سیگنالها انجام میکیرد تا کاربران شخصی دقت زیادی نداشته باشند .
منبع خطای دیگری وجود دارد که بر روی فرکانس سیگنال گیرنده های شخصی تاثیر میگذارد که دخالت یونسفر نامیده می شود . زمانی که یک سیگنال رادیویی از بین الکترون های آزاد یونوسفر عبور میکند ، تاخیر اندکی به وجود میاید.این مشکل در مورد گیرنده های گران قیمت تا حد زیادی بر طرف شده است .
GPS چیست؟
چند روز پیش داشتم مجله دو ماه نامه اینترنت سال پنجم .شماره ۲۵ رو میخوندم . در این مجله مطلب بسیار خوب و جامعی درباره آشنایی با GPS نوشته شده که بد نیست شما هم بخونید . قبل از خوندن مطلب این رو بگم که تعاریف زیادی درباره GPS دیدم و گاهی از تصور دانشجویان و حتی اساتید از GPS تعجب میکنم وسیله یا دستگاه شخصی که شبیه به مبایل است توصیف میکنند .در صورتیکه این وسیله بخشی از GPS رو شامل میشه . پس اشتباه نکنید . GPS مخفف GLOBAL POSITIONING SYSTEM نام یک سیستم موقعیت یاب جهانی است . علاوه بر GPS سیستم های موقعیت یاب دیگری نیز در حهان وجود دارد . نظیر GLONASS و گالیله . GPS سیستمی است که در ابتدا توسط وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا و فقط به منظور اهداف نظامی راه اندازی شد . اما بیل کلینتون رییس جمهور آمریکا در سال ۱۹۹۶ تصمیم گرفت که این سیستم را برای استفاده در مصارف غیر نظامی نیز آزاد اعلام کند و علی رغم مخارج بسیار سنگین آن . آن را به طور رایگان در اختیار عموم قرار دهد .البته چند سال طول کشید که این سیستم به طور فنی قابل پیاده سازی باشد . شاید اولین قدم اساسی در شکل گیری GPS در قالب کنونی آن در سال ۱۹۷۸ با پرتاب اولین ماهواره GPS به فضا برداشته شد . هفت سال بعد این کشور ۱۰ ماهواره آزمایشی دیگر به ماهواره های مدار زمین اضافه کرد و در نهایت در ژانویه ۱۹۹۴ تعداد ۲۴ ماهواره حول مدار زمین قرار گرفت . این سیستم در حال حاضر کاملترین سیستم موقعیت یاب جهانی است . و سیستم های GLONASSو گالیله که به ترتیب متعلق به روسیه و اتحادیه اروپاست هنوز در حال تکمیل شدن میباشد . اجزا GPS : GPS شامل سه جز اساسی است : ۱- ایستگاه زمینی : وظیفه کنترل کل سیستم اعم از ماهواره و گیرنده را به عهده دارند . ۲- ماهواره ها : حداقل ۲۴ ماهواره در مدار زمین قرار داده شده که هر کدام در طول ۲۴ ساعت با دقت بسیار بالایی دو بار دور زمین میگردند و در سیستم GPS وظیفه مکان یابی را به عهده دارند . ۳- گیرنده ها : دستگاه های قابل حمل توسط کاربران که به وسیله آن میتوانند موقعیت خود را به دست آورند . نحوه کار GPS : ماهواره های سیستم GPS که همواره تمامی نقاط زمین را تحت پوشش خود دارند به طور دائم در حال ارسال سیگنال به سمت زمین هستند . گیرنده های روی زمین در هر لحظه و بسته به موقعیت خود باید حداقل توانایی دریافت سیگنال از ۳ ماهواره را داشته باشند تا بتوانند طول و عرض جغرافیایی را محاسبه کنند . اگر تعداد ماهواره های پوشش دهنده به ۴ عدد برسد آنگاه توانایی محاسبه بعد سوم یا ارتفاع نیز وجود خواهد داشت . ایستگاه های زمینی وظیفه اصلاح اطلاعات ماهواره در مورد موقعیت خود را دارند . بدین ترتیب که هر ماهواره به طور مداوم موقعیت خود در فضا را برای ایستگاه های زمینی و گیرنده ها ارسال میکنند و در صورتی که اشتباهی در این ارقام وجود داشته باشد ایستگاه های زمینی وظیفه اصلاح آن را به عهده دارند . گیرنده های زمینی با توجه به اینکه همواره اطلاعات مربوط به حداقل ۳ ماهواره را دریافت میدارند میتوانند به فرآیندی به نام سه گوشه سازی Trilateration موقعیت جغرافیایی خود بر روی زمین را محاسبه کنند . دقت GPS به قدرت گیرنده زمینی در دریافت اطلاعات از ماهواره ها بستگی دارد . به این ترتیب که هر چه گیرنده تواناییدریافت سیگنال از ماهواره های بیشتری را داشته باشد میتواند به دقت بیشتری نسبت به تعیین محل خود اقدام کند . گیرنده های معمولی GPS معمولا دارای دقتی درحدود ۵۰ تا ۱۰۰ متر هستند و دقت انواع پیشرفته آن تا کمتر از یک متر هم میرسد . |
جهنم سرگردان
شب را نوشیدهام .
وبر این شاخههای شکسته میگریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان!
مرا با رنج بودن تنها گذار.
مگذار خواب وجودم را پرپر کنم.
دوست عزیز آقای محمدالباقر رئیسی قبولی شما را در آزمون کارشناسی ارشد با رتبه 12 آبخیزداری و 6 بیابان را تبریک گفته و از خداوند منان آرزوی مدارج بالاتر را خواهانیم.
جمله ای از محمد عزیز :
از میان کسانی که برای دعای باران به بالای کوه میروند تنها دعای کسانی که با خود چتر برده اند برآورده می شود .
همچنین دوست عزیز آقای مهدی جعفری قبولی شما را هم در رشته مدیریت با رتبه 10 تبرک گفته و برای شما آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی را از خدای بزرگ می خواهیم .
آقا مهدی عزیز دوست دارید کجا تحصیل کنید؟
اگر خدا قبول کند شیراز
چرا؟
چون شیـــــــــــــــــــــــراز عشـــــــــــــق منه
همچنین به تمامی دوستانی که در آزمون ارشد قبول شده اند تبریک عرض می کنیم من جمله :
آقایان سعید احمد آبادی - اسفندیار جهانتاب(28 مرتع ) - حامد عزیزی -مجید خزایی- رضا ( 54آبخیزداری)
در ضمن همه این اقایان عضو تیم فوتسال ایران اتمی ( کسب مقام سومی جشنواره دانشجویی ) هستند با مربیگری پرویز رسولی زاده و برای آنها آرزوی موفقیت می کنیم.
در حال حاضر هر سال دست کم شش میلیون هکتار زمین به گستره چهار میلیارد هکتاری بیابان های جهان اضافه می شود و خسارات مالی ناشی از آن، ۴۲ میلیارد دلار در سال است
بیابان ها ی طبیعی دنیا با مساحت تقریبی 40 میلیون کیلومتر مربع[1] ( بدون قطب جنوب) بزرگترین بوم سازگان جهان را تشکیل می دهند[2]. این بیابان ها که مدام در حال رشد و گسترش نیز هستند به یکی از مشکلات بزرگ جهان تبدیل شده است به طوری که بیش از 110 کشور جهان را تحت تاثیر قرار داده و علاوه بر تهدید معیشت بیش از 1.2 میلیارد نفر از ساکنان کره زمین، 135 میلیون انسان را نیز در سراسر جهان با خطر جا به جایی مواجه ساخته است. این آوارگان ، ترکیب جمعیتی بسیاری از نقاط جهان را بهم ریخته اند[3]. سازمان ملل متحد می گوید در حال حاضر هر سال دست کم شش میلیون هکتار زمین به گستره چهار میلیارد هکتاری بیابان های جهان اضافه می شود و خسارات مالی ناشی از آن، ۴۲ میلیارد دلار در سال است. به گفته محققان این زمین ها کم کم پتانسیل تولیدی خود را از دست می دهند به طوری که اکنون 10 تا 20 درصد این زمینهای خشک، برخی از نمونه های حیات گیاهی یا کاربری های اقتصادی خود را از دست داده اند و روز به روز هم وضع آنها بدتر می شود کما اینکه تنها در جنوب صحرا 650 هزار کیلومتر مربع زمینهای پر حاصل در مدت 60-50 سال اخیر به بیابان تبدیل شده است[4] . یعنی قدرت تولیدی موجودات زنده آن کاهش یافته و این کاهش در برخی جاها تا بدان حد است که راه بهسازی و بارور کردن سرزمین ها جز با صرف هزینه های سرسام آور غیر اقتصادی مسدود شده است. چه بسا طی 20 سال آینده 60 میلیون نفر در شمال آفریقا مجبور به ترک ناحیه "ساحل" خواهند شد[5] .
امروزه مسائل مربوط به بیابان و خصوصاً گسترش بیابان و کویر یکی از مهمترین مسائل سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی است. موقعی که یک مکانی بیابان می شود یعنی از لحاظ اقتصادی ( کشاورزی و دامپروری) ارزش چندانی ندارد و مردم این مکان ناچارند به مناطق دیگر مهاجرت کنند پس می توان گفت کویر و بیابان یک مسئله بزرگ اجتماعی است زیرا زندگی و سرنوشت مناطق مورد تهدید را به مخاطره می اندازد و موجبات مهاجرت آنها را فراهم می آورد. مهاجرت وسیع و بی رویه خود به خود باعث بوجود آمدن مسائل بیشماری در امور اجتماعی و سیاسی می گردد.
[1] در منابع مختلف مساحت بیابان های جهان اعداد و ارقام متفاوتی را نشان می دهد به عنوان مثال اعداد زیر برای مساحت بیابان ها از مراجع گوناگون ذکر شده است .
1. اطلس جهانی مجله جغرافیایی ملی |
45 الی 50 میلیون کیلومتر مربع |
2. میگز |
857/48 میلیون کیلومتر مربع |
3. نقشه یونسکو (1977) |
50 میلیون کیلومتر مربع |
4. اداره پژوهش های نواحی خشک دانشگاه آریزونا و تاکسون |
89/46 میلیون کیلومتر مربع |
علت اختلاف در ارائه اعداد و ارقام، عدم وجود تعریفی شفاف و واضح از بیابان می باشد به طوری که اکثر مفاهیم بیان شده برای تعریف بیابان شامل مفاهیم کلی و عموما کیفی می باشد.
[2]- UNEP, 1997. World Atlas of Desertification,
[4] - مجله محیط شناسی، 1378. پیشنهادهای کنفرانس گسترش بیابان نایرویی ( کینا) نشریه شماره 8 ( مرکز مطالعات هماهنگی و محیط زیست دانشگاه تهران)
-
تصویر ابتدایی از سایت بیابانهای ایران برداشت شده است