شکی نیست که زمانی اهداف آبخیزداری تحقق پیدا خواهد کرد که مدیریتی جامع وصحیح بر منابع حوزه های آبخیز اعمال شود و این مدیریت جلوفرایندهای محزب را درسیستم آبخیز بگیرد و فرایند های سازنده راتقویت نماید اگر در تعریف مدیریت دقت نماییم می بینیم که] مدیریت علم و مهارت خاصی می باشد که در بکار گرفتن کنترل و هدایت صحیح و مفید عوامل موثر در انجام فعالیتی برای رسیدن به هدفی مشخص بکار گرفته می شود [ یعنی مدیریت در واقع به یک نوع علم و تخصص خاصی نیاز دارد بخصوص مدیریت آبخیز که یک سیستم پیچیده و سازمانی ا ست .امروز مدیریت موثر ومفید حوزه های آبخیز حالت علمی وکاربردی پیدا کرده و پیشرفته ترین وسایل فنی را به کار گرفته است در جهان امروزه تحقیقات و پژوهش ها بسیاری از مشکلات مدیریت آبخیزها را رفع کرده اند. مدیریت موثر در حوزه های آبخیز شامل آگاهی از مسائل بوم شناسی ، آبشناسی منطقه ، زمین شناسی و ژنومورفولوژی و شناسایی ظرفیت و توان منابع آبخیز ا ست که بر اسا س آنها سیاست ها ، اقدامات عملیاتی و کاربرد روشهای حفاظتی و بهره برداری اتخاذ میگردد لذا مدیریتی که آمیخته با تخصص و آگاهی علمی و فنی مورد نیاز نباشد در برنامه ربزی و اصلاح آبخیز توانایی کافی را نخواهد داشت. قدم اول در مدیریت آبخیز ها شناسایی وضعیت وموقعیت فعلی آبخیز است و این شناسایی زمانی بطور صحیح انجام خواهد شد که تخصص و توانایی لازم موجود باشد زمانی که یک آبخیز دار از ارتباطات اکولوژیکی یک اکوسیستم آبخیز اطلاع کافی نداشته باشد وهمزمان قدرت شناسایی و تحلیل قابلیت های طبیعی و ادافیکی حوزه رانیز دارا نباشد. هرگز فعالیت ها ودخالتهای او در جهت اصلاح وبهبودی اکوسیسیتم نخواهد بود بلکه دخالت ناآگاهانه و ناشیانه او پیوند های اکولوژیکی آبخیز را بر هم زده و اکوسیستم مذکور را با سرعت زیادتری به قهقرا سوق خواهد داده لذا کسب تخصص لازم در زمینه های مختلف فوق الذکر برای کسانی که بنوعی با امور مربوط به آبخیز داری سروکار دارند اعم از بهره برداران منابع آبخیز که در واقع آبخیزداران واقعی هستند و نیروهای سازمانی ناظر ومتولی بسته به سطح نیاز هر یک امری لازم وضروری است