بررسی اثر سطوح مختلف تراکم بر عملکرد و میزان روغن دانه گیاه دارویی ماریتیغال در شرایط آب و هوایی اهواز:
این آزمایش در سال زراعی 1375 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی رامین واقع در 30 کیلومتری شمال شرقی اهواز در عرض جغرافیایی 31 درجه و 36 دقیقه و طول جغرافیایی 48 درجه و 53 دقیقه و ارتافع 50 متری از سطح دریا صورت پذیرفت. خاک مزرعه از لحاظ کلاس بافتی سیلتی- رسی از نظر شوری شیرین و دارای 89/0 درصد مواد آلی و 7/4=PH بود. میزان نیترات، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک به ترتیب برابر 12/23، 2/8 و 134 میلی گرم در کیلوگرم کشت سال قبل از آزمایش ذرت بود. عملیات تهیه زمین شامل شخم با گاوآهن برگردان دار تا عمق 25 سانتمتری، دوبار دیسک و ایجاد جوی و پشته بوسیله فارور بود. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام پذیرفت. تیمارهای مورد آزمایش شامل تراکم های 40000 ، 60000 و 80000 بوته در هکتار بود. فاصله ردیف های کاشت 75 سانتیمتر و فاصله بوته ها بر روی ردیف با توجه به تراکم های 40000، 60000 و 80000 به ترتیب برابر 33/33، 22/22 و 66/16 درنظر گرفته شد. بذر مورد استفاده از نوع اصلاح شده و ارسالی از کشور مجارستان بود. هر واحد آزمایشی مرکب از 6 ردیف کاشت بطول 5 متر بود. دو ردیف کاشت 6.1 برای حاشیه در نظر گرفته شد. فاصله واحدهای آزمایشی از یکدیگر 75 سانتیمتر و فاصله بلوکها از هم 5/2 متر بود. برای محاسبه عملکرد از چهار ردیف میانی استفاده شد و از وسط هر ردیف کاشت به طور 130 سانتیمتر برداشت شد. چون در ابتدای رشد این گیاه برگها به حالت رزت و پهن می باشند و بعلت سرعت رشد سریع برگها در اندک مدتی سطح زمین بوسیله برگها پوشیده شد و مجالی برای رشد علفهای هرز پیدا نگردید و بخاطر رقابت خوب ماریتیغال تعداد کمی از علفهای هرز فرصت رشد و نمو یافتند که آنها نز با وجین دستی حذف شدند و عملاً از هیچگونه علف کشی استفاده نشد. همچنین چون تاکنون در سطح استان خوزستان هیچگونه ازمایش کودی بر روی این گیاه انجام نشده بود در این آزمایش از دادن کود به مزرعه خودداری گردید و با توجه به اینکه ماریتیغال گیاه کم نیازی می باشد هیچگونه علائم کمبود عناصر غذایی و یا بیماری گیاهی مشاهده نگردید. از سوی دیگر چون آفتی که بتواند خسارت قابل ملاحظه ای بزند مشاهده نگردید از هیچ حشره کشی استفاه نشد. عمق کاشت 3 سانتیمتر در نظر گرفته شد در هر حفره کاشت برای اطمینان جهت سبز یکنواخت دو بذر در هر حفره کاشت قرار داده شد که بعد از مدت یک هفته پس از سبز شدن بوته اضافی حذف گردیده. بنیه و قدرت جوانه زنی بسیار خوب بود و در عمل تعداد محدودی واکاری انجام پذیرفت. اولین آبیاری در تاریخ 17 آذر صورت پذیرفت که با توجه به پراکنش مناسب بارندگی در سال 75 فقط یک آبیاری دیگر در نیمه فروردین انجام گرفت. عملیات برداشت در اواخر اردیبهشت صورت پذیرفت. میزان روغن دانه با استفاده از روش سوکسله انداره گیری شد. برای مقایسه بین میزان روغن دانه در بوته های اصلاح شده و بوته های وحشی ماریتیغال، همزمان چهار نمونه بذر از بوته های وحشی موجود در منطقه تهیه و میزان روغن دانه آنها نیز اندازه گیری شد. البته به خاطر اینکه تراکم بوته های وحشی در نقاط مختلف متفاوت بود و تراکم یکسانی نداشتند از وارد کردن داده های مربوط به آنها در عملیات تجزیه واریانس خودداری گردید و از نتایج آنها صرفاً بعنوان یک شاخص استفاده شد. برای اندازه گیری وزن هزاردانه، از دانه های برداشت شده از هر واحد آزمایشی، بصورت تصادفی دو نمونه با مقدار کافی بذر برداشت گردید و سپس با استفاده از دستگاه بذر شمار، تعداد 500 دانه از هر نمونه شمارش شد، در صورتیکه اختلاف وزن دو نمونه پانصدتایی مربوط به هر واحد آزمایشی کمتر از 6% بود وزن دو نمونه پانصدتایی را با هم جمع کره و به عنوان وزن هزاردانه واحد آزمایشی درنظر گرفته شد. عملیات تجزیه واریانس با کمک نرم افزار آماری MSTAT و مقایسه میانگین ها از طریق آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت.
نتایج و بحث:
از نتایج تجزیه واریانس در جدول 1 چنین برمی آید که عامل تراکم اثر معنی داری بر روی عملکرد دانه ماریتیغال دارد. بطور کلی اجزاء عملکرد ماریتیغال از چهاربخش شامل تعداد بوته در هکتار، تعداد کاپیتول در هر بوته، تعداد دانه در هر کاپیتول و متوسط وزن دانه تشکیل شده است. بجز تعداد بوته در هکتار سایر اجزاء عملکرد تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، آب و هوایی، عوامل وابسته و مستقل از تراکم بوته در واحد سطح قرار می گیرند. ماریتیغال در تراکم های کم ممکن است تا حدودی از طریق افزایش تعداد کاپیتول و یاافزایش وزن دانه و نیز تعداد دانه در کاپیتول خود را با شرایط جمعیتی هماهنگ و منطبق ساخته باشد. البته با توجه به جداول 2.1 مشخص می شود که حداقل در سال اجرای آزمایش تفاوت معنی داری بین وزن هزاردانه ماریتیغال در تراکم های مختلف وجود ندارد، بنابراین گیاه احتمالاً از طریق تغییر در تعداد دانه در کاپیتول و یا تعداد کاپیتول در هر بوته خود را با شرایط جمعیتی سازگار نموده است. در هر حال تراکم 80000 با تولید 1876 کیلوگرم دانه در هکتار بیشترین عملکرد را دارا بود و سپس تراکم های 60000 و 40000 بوته در هکتار به ترتیب با تولید 1628 و 1575 کیلوگرم در هکتار تفاوت معنی داری را نشان داد ولی بین تراکم های شصت و چهل هزاربوته در هکتار تفاوت معنی داری مشاهده نشد که این امر می توان نشان دهنده آن باشد که تفاوت تراکم بوته بین تیمار 80000 با دو تیمار 60000 و 40000 بوته در هکتار بقدری زیاد است که بوته ها در تراکم های پایین تر نتوانستند از طریق افزایش دانه در کاپیتول و یا تعداد کاپیتول در بوته عملکردی در حد تراکم 80000 بوته در هکتار داشته باشند به عبارت دیگر این افزایش شدید بوته در واحد سطح بوده که عملکرد را افزایش داده است. البته آزمایشهای مجدد بهتر می تواند این موضوع را مشخص سازد. چنین حالتهایی در سایر گیاهان روغنی خانواده کمپوزیته مانند گلرنگ و آفتابگردان می شود. در بسیاری از آزمایشها که تفاوت تراکم تأثیر زیادی ندارد، عملکردهای پایین نشان دهندة این است که عواملی غیر از تراکم، عملکرد را محدود ساخته است، از اینرو حتی کمترین تراکم ها توانسته اند محصول بالایی را تولید کنند (8). هرچند در بعضی از آزمایشها در مورد گیاهان خانواده کمپوزیته دیده شده است که در تراکم های متوسط و بالا دانه هایی با درصد روغن بیشتری از آنچه در تراکم های پایین حاصل می شود. بدست می آید (21.7.2). ولی در این آزمایش تراکم های مختلف اثر معنی داری بروی درصد روغن دانه نداشتند. درصد روغن از تراکم های کم به زیاد بهترتیب برابر 45/30، 04/28 و 66/31 بود. همچنین میانگین درصد روغن موجود در چهارنمونه از دانه های ارقام وحشی منطقه نیز 30% تعیین گردید ولی در کل تولید دانه در تراکم های مختلف با میانگین محتوای 05/30 درصد روغن نتیجه امیدبخشی می باشد زیرا با توجه به اینکه در این آزمایش از بکاربردن کود خودداری گردید، به احتمال زیاد با اعمال تیمارهای کودی در آزمایشهای بعدی عملکرد هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی افزایش خواهد یافت. گزارش هایی نیز در تأیید این مطلب ارائه شده است (21). در حالیکه در نقاطی مانند تهران ارتفاع این گیاه تحت تأثیر تیمار کود نیتروژن حداکثر به 59/83 سانتیمتر می رسد (9). در این بررسی ارتفاع این گیاه بدون استفاده از کود در آزمایش بطور متوسط به حدود 250 سانتیمتر رسید که این خود نشانه پتانسیل خوب این گیاه برای رشد و نمو در خوزستان می باشد هرچند ارتفاع زیاد می تواند در برداشت مکانیزه تولید اشکال نماید.در ارتباط با آب مود رنیاز گیاه همانطور که در بخش مواد و روشها ذکر گردید. در این ازمایش که در منطقه ای گرمسیر اجرا گردید بنا به نیاز فقط دوبار عمل آبیاری صورت پذیرفت در حالیکه بنا به گزارشات در نقاطی سردسیر مانند تهران و کرج تا حدود 8 بار نیاز به آبیاری می باشد (9). علت این امر آن است که این گیاه در خوزستان در پاییز کشت شده و در بهار برداشت می شود و عملاً دوره رشد و نمو اصلی آن در دمای پایین پاییز و زمستان طی می شود ولی برعکس در نقاطی مانند تهران این گیاه در بهار کشت شده و در نیمه تابستان برداشت می گردد لذا چون دوره رشد و نمو آن با گرما و تبخیر بیشتری روبروست به تعداد آبیاری بیشتری نسبت به خوزستان نیاز دارد (1).
پیشنهادات:
1-ترویج و توسعه کشت آبی این گیاه به عنوان یک گیاه دارویی و روغنی کم نیاز در اراضی کم بازده خوستان
2- بررسی امکان کشت دیم این گیاه با توجه به سازگاری بسیار خوبی که با اقلیم خوزستان دارد
3- انجام فعالیتهای اصلاحی بر روی ارقام وحشی خوزستان.
تناوب کاشت:
اگرچه ماریتیغال را می توان با بیشتر گیاهان به تناوب کاشت ولی گیاهان وجینی برای این کار مناسبترند این گیاهان نه تنها خاک را فقیر نمی سازند بلکه چنانچه بقایای گیاهی آنها به خاک برگردانده شود مقدار زیادی مواد آلی به خاک افزوده می شود. مزرعه پس از برداشت گیاهان وجینی معمولاً عاری از علفهای هرز می شود و چون ماریتیغال به اکثر علفکشها حساس است نیازی به مبارزه شیمیایی با علف هرز نخواهد بود.همچنین بعد از برداشت گیاهان وجینی، برای آماده ساختن زمین فرصت کافی خواهد بود. باقی ماندن ماریتیغال برای مدت نسبتاً طولانی در زمینهایی که در آنها کشت می گردد، آنها را به علف هرز منطقه مبدل می کند. این گیاه را می توان حداقل 2تا 3 سال در یک زمین کاشت (3).
روش کاشت:
کاشت ماریتیغال از طریق بذر و به صورت ردیفی (به وسیله ردیف کار غلات) در زمین اصلی انجام می گیرد. برای هر هکتار زمین، 10 تا 12 کیلوگرم بذر نیاز است. تعداد 10 تا 12 بذر در هر متر طولی مناسب است.برای سهولت در برداشت مکانیکی، بهتر است گیاهان به صورت نواری کشت شوند؛ یعنی پس از هر 4 تا 5 ردیف در فاصله ای به اندازة 120 تا 150 سانتی متر خالی بماند و در تمام زمین به همین شکل عمل شود.پس از کشت، انجام غلتک مناسب و آبیاری کافی، باعث تسریع و هماهنگی در رویش بذر می شود. (3)
مراقبت و نگهداری :
بذرها پس از 8 تا 10 روز سبز می شوند. وقتی گیاهان 4 تا 5 برگی شدند، علفهای هرز بین ردیفها و گیاهان را باید با دست (در سطوح کوچک) یا به وسیلة ماشین (کولتیواتور) وجین کرد. وقتی ارتفاع گیاهان به 30 تا 40 سانتی متر رسید، باید وجین علفهای هرز را تکرار کرد و پس از 3 تا 4 هفته سومین و آخرین برداشت علفهای هرز را انجام داد. پس از آن نیازی به وجین علفهای هرز نیست، زیرا گیاهان به سرعت رشد می کنند و مانع گسترش علفهای هرز می شوند.چنانکه گفته شد، ماریتیغال به بسیاری از علف کشها حساس است، از این رو مبارزة شیمیایی با علفهای هرز این گیاه باید با دقت کامل انجام گیرد و در انتخاب نوع علف کش، غلظت و زمان کاربرد آن باید دقت نمود.تحقیقات اخیر نشان می دهد که استفاده از علف کش اولیترف به مقدار 5/2 تا 4 لیتر در هکتار و فلوبالکس به مقدار 5/2 تا 3 کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت بذر، نتایج مطلوبی در از بین بردن علفهای هرز دارد. پس از کاشت و قبل از رویش آنها نیز می توان از علف کش بوویلان به مقدار 3 تا 4 لیتر در هکتار استفاده کرد. این علف کشها را به هیچ عنوان نباید پس از رویش گیاه به کار برد.آفات در طول رویش گیاهان ممکن است صدمات زیادی به محصول وارد کنند. از این آفات می تواند از نوعی سرخرطومی گرده خوار نام برد. برای از بین بردن این آفات، می توان از آفت کش وفاتوکس به مقدار 3 تا 5/3 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود (9).سفیدک سطحی یا پودری، از بیماریهایی است که در آن قارچ عامل سفیدک به صورت لکه های سفیدرنگی در سطح ساقه و برگ ظاهر می شود و اواخر فصل به صورت لکه های قهوه ای دیده می شود. میوه گیاهان مبتلا به این قارچ، پوک می شوند. می توان از قارچ کش سولفوره یا قارچ کشهای مناسب مانند آفاگون یا تریفمین در زمان مناسب، برضد این بیماری استفاده نمود (3).