برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی یکی دیگر از چالشهای اساسی کشور در رابطه با بیابان زایی محسوب می شود. این موضوع اگرچه در اکثر دشت های کشور نمود کاملا آشکاری دارد اما در مناطق بیابانی کشور که غالب این دشت ها در اطراف کویرها و ماندابهای شور مرکزی و ساحلی (جنوب) آنهم با خشکسالی های پی در پی قرار گرفته است سبب شده است که سطح سفرههای آب زیرزمینی بهشدت افت نموده (نمودار شماره 6) و نفوذ آبهای شور را به آبخانه های مجاور کویر فراهم آورد. مطالعات انجام شده در اطراف دریاچه نمک و حوض سلطان قم نشان می دهد که در یک دوره سی ساله (1382-1352) جبهه آب شور حدود 5 کیلومتر بسمت آبخانه های آب شیرین پیشروی داشته که این عامل موجب تشدید بیابانزایی در منطقه مذکور شده است(5). بررسی آمار و ارقام موجود نشان میدهد که در اکثر دشت های کشور به دلیل افت سطح سفرههای آب زیرزمینی تراز آنها منفی است و میزان تخلیه غیر مجاز بوسیله چاههای عمیق توازن و تعادل آب های زیر زمینی را بر هم زده است. از این رو باید این واقعیت را قبول کنیم که نرخ مجاز برداشت از منابع آب را باید استعداد طبیعی منطقه در تغذیه آبخوان تعیین کند و نه نیاز بشر به آب و چه بسا بیابان زایی عقوبت عدم درک این آموزه است. باید گفت اگرچه سالیان متمادی آبیاری به عنوان ساده ترین و تنها چاره درد برای تولید غذای بیشتر در مناطق بیابانی مطرح بوده است اما به دلیل روش های نادرست و غیرعلمی و صرفا آبیاری سنتی ، گذشته از اتلاف آب محدود موجود در این مناطق در بسیاری از موارد اراضی کشاورزی تبدیل به بیابان و کویر شده اند. از طرفی توسعه کشاورزی از طریق گسترش سطح کشت آبی به جای افزایش تولید در واحد سطح یکی از معضلات کشاورزی ایران بشمار می رود این در حالی است که راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی به دلیل مشکلات ساختاری و فقدان مدیریت مصرف آب از عمدهترین عوامل افت کمی و اتلاف منابع آب کشور محسوب می شوند بطوریکه میزان کارآیی مصرف آب در بخش کشاورزی بهطور متوسط حدود 30 درصد برآورد میشود در حالیکه این رقم در دنیا در حد 40 تا 45 درصد است. این موضوع وقتی اهمیت پیدا می کند که بدانیم در کشورهایی مثل هند و پاکستان بالابردن بازده آبیاری به اندازه 10درصد می تواند آب اضافی برای آبیاری 2 میلیون هکتار زمین را تامین کند(6). اکنون کاملا پیداست که بالابردن راندمان آبیاری ولو به اندازه 5 تا 10درصد برای کشاورزی ایران که حدود 95 درصد آب کشور را بخود اختصاص داده است چقدر مهم و کارساز است و می تواند سهم قابل توجهی از پمپاژ آبهای زیرزمینی را جبران نماید. گذشته از راندمان پایین آبیاری، متاسفانه راندمان تولید محصول به ازای واحد آب مصرفی نیز در کشور پایین است. در بهترین حالت، کارایی مصرف آب در ایران، 7/. کیلوگرم محصول برای مصرف یک متر مکعب آب برآورد می شود در حالیکه متوسط جهانی یک کیلو گرم محصول است(10). با در نظر گرفتن محدودیت های فوق متاسفانه هنوز هم به جای پرداختن به افزایش تولید در واحد سطح، در بسیاری موارد صحبت از افزایش سطح زیر کشت می شود غافل از اینکه این موضوع، دو معضل بوجود آورده است؛ مشکل اول یعنی با افزایش سطح کشاورزی ، سطح بیابانها و شوره زارها گسترده ترشده است ؛ دوم اینکه علاوه بر افت سطح آبخوانها، کیفیت آب هم بدتر شده است و با این روش خواسته یا ناخواسته در جهت بیابان زایی گام برداشته می شود زیرا بدون توجه به امکانات سفره آب زیرزمینی و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عمیق می شود! آب که پمپاژ می شود ، با پمپاژ بی رویه آب، علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پائین میرود ، تعادل هیدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین بهم میخورد، آب شیرین که پمپاژ شد آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم می آورد و در پمپاژهای بعدی به مرور زمان، آب شور میشود، آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند خاک که شور شد محصول کم میشود محصول که کم شد زمین همجوار و جدید بزیر کشت می رود و این روند ادامه می یابد تا وقتی که به خود می آییم و می بینیم که در روی زمین شوره زار و کویر درست کرده ایم و در زیر زمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کف شکنی کرد.
بد نیست به این مطلب اشاره کنم که؛ مشکل دیگری که در اثر افت سطح آبهای زیرزمینی خودنمایی می کند نشست زمین است. پدیده ای که هم اکنون نشانه های آن در مناطق مختلف کشور از جمله ورامین، رفسنجان، زرند کرمان و همدان بروز کرده است. بررسیهای کارشناسان سازمان نقشهبرداری و زمینشناسی نیز حاکی از بروز این پدیده مخرب در جنوب تهران است. براساس محاسبات و اندازهگیریهای صورت گرفته از سوی سازمان نقشهبرداری(9) از سال 74 تاکنون سطح وسیعی از اراضی جنوب تهران در محدوده مناطق 17، 18 و 19 به ویژه اطراف محدوده اتوبان آزادگان بین 60 تا 187 سانتیمتر فرونشست داشتهاند(تصویر شماره 7).
نقش آب در مهار بیابانزایی:
همانطور که قبلا گفته شد دو جلوه اساسی آب در رابطه با بیابانزایی؛ جاری شدن سیلاب از بالادست حوضه و تجمع آن در پایاب آنهم پس از آلوده شدن به املاح گچ و نمک در طول مسیر است و دیگری برداشت بیش از حد مجاز آب و در نتیجه افت سطح سفره های آب زیرزمینی و عواقب بعدی آن است. از این رو چنانچه تمهیداتی برای مهار و کنترل سیلاب در بالادست حوضه آبخیز اندیشیده شود از عوافب بعدی آن که منجر به بیابانزایی می شود کاسته خواهد شد. این موضوع رابطه نزدیک و هماهنگ آبخیزداری و بیابان زدایی را نشان می دهد. موضوعی که متاسفانه در بخش های اجرایی و بعضا تحقیقاتی کمتر بدان توجه می شود. چه، هر یک از بخش های مربوطه از سالها پیش عملیات آبخیزداری و مهار بیابان زایی را در گستره کاری خود بدون تعریف سرفصل های کاری مشترک انجام می دهند ولی کماکان هر بخشی و بویژه بخش بیابانزدایی بدون توجه به مناطق بالادست حوضه های آبخیز عملیات خود را در مناطق پایین دست متمرکز کرده است. لذا ذکر این موارد برای توجه و امعان نظر به مناطق بالادست حوضه های آبخیز جهت برنامه های مهار بیابان زایی است. اقدامی که تا کنون از طرف بخشهای اجرایی به آن توجه کافی نشده و صرفا عملیات مهار بیابان زایی در محل بروز و ظهور آثار این پدیده جستجو شده است. از این رو و برخلاف تصور هرگونه اقدامی که در مناطق بالادست حوضه های آبخیز برای جلوگیری از بروز و تشدید سیلاب صورت گیرد می تواند عملی در جهت مهار بیابانزایی قلمداد شود خواه این کار توسط بخش آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی باشد و یا وزارت نیرو . لذا تعامل هرچه بیشتر این واحدهای درون و برون سازمانی برای هم افزایی امور مربوط به آبخیزداری و مهار بیابانزایی آنهم در زمانی که تمامی دستگاههای دولتی برای ارایه برنامه های راهبردی سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران (افق 1404) بسیج شده اند یکی از ضروریات کار است.
آبخیزداری و مدیریت کاربری اراضی در درجه اول نقش پیشگیری سیلاب را تاقبل از تشکیل آبراهه های بزرگ و تولید رواناب و رسوب قابل ملاحظه درمحلی که بارش نازل میشود برعهده دارد چرا که بررسی فرایند تولید رواناب و سیلاب به خوبی روشن می سازد که غیر از ویژگیهای رگبارش و یا ذوب برف و برخی اختصاصات نسبتا" پایدار حوضه آبخیز، می توان در سایرمولفه ها نظیر نفوذ، ظرفیت ذخیره ، تبخیر و تعرق، افزایش زمان متمرکز و یا انتقال رواناب تغییراتی را برای کاهش دبی اوج و یا حجم سیلاب بوجود آورد بنا براین یکی از مهمترین عملکردهای عملیات آبخیزداری افزایش میزان نفوذ و کاهش سرعت رواناب سطحی توام با حفظ آب و خاک درسطح حوضه می باشد. مدیریت صحیح اراضی از جمله رعایت اصول درست و علمی کشاورزی در اراضی شیبدار و متناسب باعمق وحاصلخیزی خاک توام با انتخاب گونه یا گونه های مناسب و سازگار نقش بسیار مفید و مثبتی در افزایش میزان خلل وفرج ، نفوذ و کاهش سرعت رواناب سطحی و آبراهه ای دارد. از جمله این عملیات می توان به کشت نواری و درجهت عمود برشیب دامنه ها، رعایت حدود شیب مناسب برای انواع زراعت ها وهمچنین تناوب زراعی را برشمرد. عملیات بیولوژیک همگام با عملیات مکانیکی سازه ای آبخیزداری نظیر بانکت بندی ، تراس بندی و سایر روشهای ذخیره نزولات در دامنه ها و احداث بندهای اصلاحی و حفاظتی در آبراهه ها تاثیر چشم گیری در افزایش نفوذ و کاهش سرعت جریانهای سطحی و آبراهه ای به خصوص در سیلابهای کوچک و متوسط دارد. بدیهی است پس از انجام عملیات برشمرده فوق، از رواناب اضافی جاری شده از سراب حوضه می توان در پایاب حوضه در جهت پخش و گسترش سیلاب استفاده کرد. بنابراین در حال حاضر عمده عملیات آبخیزداری برای مهار آب و سیلاب در دو قسمت از حوضه های آبخیز صورت می گیرد.
الف- مدیریت وکاربری حوضه در سراب (برای کاهش سیلاب)
همانطور که دیده می شود عموما کارهایی که در سراب حوضه های آبخیز صورت می گیرد بیشتر مربوط به مدیریت و کاربری حوضه است در واقع مدیریت و کاربری اراضی همان اقداماتی است که برای حفاظت از آب وخاک و درنهایت کاهش سیلاب و رسوب )کاهش و مهار خسارات سیل) انجام می شود در این مورد دو هدف کلی زیر مورد توجه قرار می گیرد
1-ایجاد و توسعه پوشش گیاهی به منظور افزایش نفوذ پذیری و ذخیره رطوبت،
2- عملیات سازه ای کوچک و متوسط در آبراهه ها برای کاهش فرسایش و افزایش ذخیره آب.
با توجه به توضیحات مشروحی که فوقا بدان اشاره شد تامین دو هدف فوق از نظر آبخیزداری که سبب نفوذ آب به سفره های آب زیرزمینی و جلوگیری از فرسایش خاک و انباشت آن در پایاب حوضه می شوند، هر یک به نوعی منجر به مهار بیابان زایی می شود
ب-پخش و گسترش سیلاب در پایاب حوضه
بطور معمول پخش و گسترش سیلاب با اهداف زیر انجام می گیرد:
1- تغدیه مصنوعی آبخوانها به منظور جلوگیری از:
? پیشروی آبهای شور در لایه های آب شیرین
? نشست زمین
2-تثبیت شن های روان با استفاده از مواد معلق موجود در سیلاب مانند لای، رس و مواد آلی،
3- آبشویی خاکهای شور،
4- احیای زمین های فرسایش یافته از طریق ایجاد بندهای خاکی،
5- احیای مراتع و پوشش گیاهی منطقه و درختکاری بمنظور ایجاد بادشکن،
با نگاهی به اهداف پخش سیلاب متوجه می شویم که تمام سرفصل های کاری مربوطه هر یک به نوعی در جهت مهار بیابان زایی است
در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت، اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب ، تغذیه مصنوعی ، ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند. بنا براین از نظر علوم مربوطه عرصه کاری عملیات آبخیزداری و بیابان زدایی نمی تواند جدای از هم باشند و در عمل نیز مدیریتی درست و کارآمد است که بتواند هرچه بیشتر دیدگاهها و تعاملات درون و برون سازمانی را به هم نزدیک کند. مشکلی که هم اکنون بوضوح در سطوح مختلف سازمانی دیده می شود .
مجله جنگل و مرتع شماره ?? ،انتشارات سازمان جنگلها و مراتع کشور، بهار ????
مقدمه:
با بروز خشکسالی شدید سال جاری مدیریت منابع آب در ایران اینک به جایی رسیده است که به یکی از مهمترین مباحث رایج در سطح کلان کشور تبدیل شده و کارشناسان زیادی را در وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف واداشته است تا با نشست های کارشناسی برای برون رفت از این بحران راه چاره ای بیاندیشند. انتظار این است که برنامه های کلان کشور بویژه در مورد آب و سیلاب بصورتی باشد که علاج واقعه قبل از وقوع صورت گیرد. متاسفانه علاوه بر مشکلات ناشی از خشکسالی در مورد بروز وقایع سیل نیز چنین مسایلی به چشم می خورد و همیشه سازمانهای دست اندرکار برای کمک و برون رفت از بحران، بعد از وقوع سیل دست بکار می شوند. اگرچه پیش بینی خشکسالیها به دلیل تغییرات غیر قابل پیش بینی آب و هوا دشوار است اما در طول سالیان گذشته بسیاری از دانشمندان نسبت به بروز و ظهور چنین مسایلی هشدارهای لازم را داده اند. آنچنانکه سازمان ملل متحد کمبود منابع آب را سبب کاهش زمین های کشاورزی اعلام کرده و متعاقب آن کاهش تولید مواد غذایی را نیز در دهه های اخیر هشدار داده است چه بسا کمبود آب اثرات جانبی و غیر مستقیمی نظیر افزایش فقر و گرسنگی ، تخریب اکوسیستم ، بیابان زایی ، تغییرات آب و هوا و حتی تهدید صلح جهانی را نیز در پی دارد. از طرف دیگر پدیده زمین گرمایی که سر و صدای زیادی هم در جهان به پا کرده است نیز خود در بروز و ظهور این گونه پدیده ها نقشی اساسی دارد. به استناد برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد پدیده ال نینو که از گرم شدن آب اقیانوس آرام آغاز می شود خود معلول گرم شدن کره زمین می باشد. پدیده ال نینو که با بروز سیلابهای شدید و خشکسالی های متناوب همراه است تهدید بالقوه ای برای کشاورزی و منابع آب محسوب میشود . به علاوه دمای زیاد زمین نیز میزان تبخیر آب و کاهش رطوبت خاک را سبب می شوند بطوریکه گسترش بیابان ها در آفریقا و دیگر نقاط جهان از عوارض پدیده ال نینو اعلام شده است و از این نظر تقریباً 100 کشور جهان از جمله ایران در حال حاضر با پدیده بیابان زایی مواجه هستند. این موضوع برای کشور ایران که بیش از 80 درصد خاکش را اقلیمی خشک و فراخشک در بر گرفته و مجموعه ای از چالش های مدیریتی مربوط به آب نظیر سیل، خشکسالی، بی نظمی زمانی و مکانی بارش، پایین بودن بهره وری آب، ناشناخته بودن ارزش اقتصادی آب، بالابودن مصرف آب در بخش کشاورزی ( به میزان 25 درصد بیشتر از متوسط جهانی)، پایین بودن راندمان آبیاری و تولید محصول و مشکلات و مسایل آبهای مرزی و مشترک در همه مرزهای کشور را در آغاز هزاره سوم بخود اختصاص داده است و هر یک از موارد برشمرده نیز به نوعی با پدیده بیابانزایی مرتبط هستند، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. از طرفی علیرغم محدودیت های برشمرده فوق در همین مناطق خشک و فراخشک شاهد رواناب و سیلابهای فراوانی هستیم که هر ساله از دسترس خارج شده و در مناطق پایاب حوضه مسایلی همچون پیشروی کویر و ظهور طوفانهای گرد و خاک را در پی دارد. از این رو به استناد بیانیه سومین نشست جهانی آب در بهار سال 1382می توان گفت کشور ما نیز بیشتر از « بحران مدیریت آب رنج می برد تا کمبود آب». در این مقاله نیز با توجه به موضوع پیش رو، بروز و ظهور پدیده بیابان زایی و مهار آن، فقط از جنبه آب و سیلاب مطرح شده است و به سایر جنبه های بیابان زایی اشاره ای نشده است.
روند رو به افزایش سیل در کشور (جدول1) به خوبی نشانگر بروز اوضاعی است که بر منابع طبیعی وارد شده است. افزایش جمعیت، همراه با ضعف برنامهریزی برای بهرهوری از زمین سبب شده است تا جنگلها به مرتع یا زمین زراعتی تبدیل شوند، در نتیجه آب کمتری در بالادست رودخانهها به زمین نفوذ کرده و سریعتر به طرف دشت جریانپیدا کند. به این ترتیب سیلها فراوانتر، شدیدتر و ناگهانیتر شده و مردم بیشتری از سیلهای شدیدتری آسیب میبینند. لذا سیل راباید یکی از جدی ترین بلایای طبیعی بشمار آورد که همواره جوامع بشری را مورد تهدید قرار می دهد. از طرف دیگر پدیده سیل که باخرابی و انهدام تأسیسات آبی، چاههای آب و قنوات همراه است، خود به نوعی باعث بحران آب میشود. به این ترتیب سیلاب، گذشته از صدماتی که به اماکن و ابنیه و اراضی کشاورزی وارد می کند یکی از پیامدهای جدی بیابانزایی بشمار می روند چرا که باران های سیل آسا و کمیاب در مناطق خشک و نیمه خشک کشور با ایجاد سیلاب باعث هرز روی فزونتر آبهای سطحی در سراب حوضه می شوند. این سیلابها در مسیر خود رسوبات نمکدار و گچی را از ارتفاعات تا انتهای مسیل حمل کرده و انباشت بیش از پیش آن را در پایاب حوضه سبب می شوند (تصویر ا و 2). برای مثال مطالعات انجام شده (3) در ایستگاه هیدرومتری شریف آباد از رودخانه جاجرود نشان می دهد که سالانه حجمی معادل 150 میلیون متر مکعب آب از این ایستگاه عبور می کند و از آن طریق بیش از 505620 تن نمکهای محلول وسیله این رودخانه به سمت دشت حمل می شود. گفتنی است هر چقدر به سمت مناطق بالادست حوضه پیش رویم از میزان نمک حمل شده وسیله این رودخانه کمتر می شود بطوریکه مقدار نمک محلول همین رودخانه در محل ایستگاه هیدرومتری ماملو به حدود 31480 می رسد. اگر چه تعداد رودهای شور و بویژه رودهای موقتی و فصلی در ایران زیاد است ولی اکثر این رودها در منشاء خود شور نیستند بلکه پس از طی مسافتی در قسمت های پایین دست حوضه و بیشتر تحت تاثیر عوامل زمین شناسی و آب و هوایی و هیدرولوژیکی شور شده بطوریکه در بیشتر مناطق غیر قابل استفاده می شوند. باید گفت نتیجه هرز روی رواناب ها، علاوه بر کاهش تغذیه طبیعی آبخوانها در سراب حوضه سبب پیشروی آبهای شور کویر به آبخوانهای پایاب حوضه و اراضی اطراف می باشد. مضافا اینکه ته نشست رسوبات آغشته به املاح گچ و نمک در آرامگاه سیلاب که عموما در حوضه های بسته داخلی قرار دارند منشاء پایان ناپاپذیر خاک و ماسه های نمکداری می شوند که مناطق اطراف خود را آلوده کرده و سبب تخریب خاک و نهایتا از دست رفتن کامل استعداد باروری خاک و در یک کلام بیابانی شدن منطقه می شوند. در این مناطق دانه های ریز نمک همراه با ذرات دیگری که با نمک همراه است، موجب می شود که باد آنها را به آسانی جا به جا کند و مسیر کم و بیش طولانی را همراه خود ببرد و سپس مواد حمل شده تحت تاثیر مکانیسم های خاصی در ناحیه معینی به جا گذاشته شود. ذرات نمکی که اینگونه توسط بادها حمل می شوند، از خاکهای شور زمینهای کویری، حاصل می شود (شاهد مثال تصویر 3 و 4). در مناطق بیابانی, بخشی از زمین های زراعتی که در مجاور کویرها قرار گرفته اند در نتیجه وزش بادهای نسبتا تند تابستان یا اوایل پاییز , شور می شوند و به تدریج ارزش خود را از دست داده و سرانجام به حالت لم یزرع در می آیند. گاهی شدت انتقال املاح از زمین های کویری بسیار زیاد است به طوری که در اندک مدتی ده ها و حتی صدها هکتار از زمین های زراعی در پوششی از نمک فرو می روند. بررسی هایی که در روسیه صورت گرفته است نشان می دهد که در یکی از استپ های شور با مساحتی حدود 6 کیلومتر مربع ظرف مدت یک ساعت 7200 تن نمک محلول که قسمت اعظم آن کلرور سدیم بوده به وسیله باد حمل شده است. این مقدار نمک کافی است که 45 هکتار از زمینی را که قبلا شور نبوده است به حالت کویری و شور تبدیل کند(4).
جدول 1: نمودار دفعات وقوع سیل در طول سالهای 1383-1330
دوره آماری |
1330-39 |
1340-49 |
1350-59 |
1360-69 |
1370-80 |
1380-83 |
تعداد وقوع سیل |
179 |
215 |
405 |
812 |
2053 |
521 |
منبع: بانک اطلاعات سیل کشور، دفتر مهندسی و ارزیابی طرحها
اگر چه این موضوع در مناطق مرکزی ایران که عموما سیلابها در چاله های بسته داخلی می ریزند مصداق پیدا می کند اما در مناطق ساحلی جنوب پدیده شور شدن اراضی بوسیله آب دریا صورت می گیرد. در مناطق مذکور این موضوع بقدری بارز است که در برخی موارد امکان استقرار گیاه در این مناطق فراهم نمی شود. شاهد مثال بازدید منطقه ای از استان هرمزگان است که از حوالی اسکله ماهیگیری شرق بندر جاسک شروع می شود و طولی حدود 35 تا 40 کیلومتر و عرضی برابر با 3 تا 4 کیلومتر را در بر گرفته است در این منطقه فرسایش بادی بشدت عمل نموده و مزاحمت هایی را برای جاده های ارتباطی و روستاهای بزرگی مانند ونک و پی وشک و سایر روستاهای کوچکتر بوجود آورده است. باید گفت علت اصلی عدم استقرار گیاه در منطقه مذکور شوری خاک و بالا بودن سطح آب زیرزمینی عنوان می شود در اینگونه مناطق معمولا نمک دار شدن زمین منشأ دریائی داشته(7) و اولین فرآیند آن مربوط به پوشیده شدن قسمتی از زمین بوسیله آب دریا در هنگام طوفانها یا مدهای غیر عادی و یا حرکت شدید آب حاصل از مد است و دومین فرآیند نمکدار شدن در اثر نمکهای موجود در قطرات بسیار ریز آب حاصل از امواج دریا بوسیله باد بر روی زمین یا گیاهان است (تصویر شماره 5). در این منطقه که شرایط مساعدی برای وزش بادهای شدید فراهم است و بنا به گفته کارشناسان محلی همراه ، گاهی اوقات سرعت باد به بیش از 100 کیلومتر بر ساعت نیز رسیده است. فراوانی طوفان های شدید بر روی سواحل که تشکیل قطرات بسیار کوچک آب را تسهیل میکند تراکم های غیرعادی نمک را در مناطق اطراف سبب میشود که برای کشت و کار گیاهان مضر است. وجود باد زیاد سبب تسهیل حرکت قطرات آب از سطح دریا به خشکی است و خشکی آب و هوا هم عامل مساعدی برای تراکمهای غیر عادی نمک می شود. طبق بررسیهای مختلفی که در استرالیای غربی وجنوبی انجام گرفته است, نمک هایی که بدین طریق موجب شوری خاکهای نقاط مختلف می شوند به 2 تا 47 تن در کیلو متر مربع تخمین زده شده است.
تصویر5 : پودر سفید نمک حاصل از مد آب در نواحی ساحلی خلیج فارس
راهبردهای منابع آب در بیابان و بیابانزدایی - محمد خسروشاهی
دغدغه جهانی آب:
ضرورت تأمین آب برای زندگی از جمله مقولاتی است که از آغاز هزاره سوم در دستور کار مجامع جهانی و دولتها قرار گرفته است و آنها موظف شده اند تا با تدابیر سازهای و انتقال بین حوضهای آب و اقدامات مدیریتی (مدیریت توامان عرضه و تقاضا) برای تأمین آب برای عموم مردم اقدام نمایند به همین منظور «شورای جهانی آب» برای ایجاد سیاست فراگیر بین دولتها و ذینفعان و توجه آنها به این امر، موضوع اصلی چهارمین اجلاس مجمع جهانی آب را که در مکزیک برگزار شد تحت عنوان «اقدامات منطقهای چالشهای جهانی آب» برگزار کرد. پیش بینی مجامع جهانی حاکی از آن است که تا سال 2050 میلادی مسئله منابع آبی, اصلی ترین موضوع مورد بحث جهان خواهد بود چرا که تا آن زمان جمعیت جهان به مرز 4/9 میلیارد نفر خواهد رسید و در نتیجه تأمین آب و مواد غذایی و حفظ محیط زیست مهمترین دغدغه مدیران و رهبران کشورها خواهد بود. این وضعیت بویژه برای کشورهای خاورمیانه بسیار نگران کننده است. خاورمیانه با پنج درصد جمعیت جهان تنها به یک درصد از آبهای شیرین دسترسی دارند. از طرفی اقتصاد کشورهای این منطقه به دلیل فقدان زیر ساختهای صنعتی به شدت وابسته به دو فاکتور اساسی یعنی کشاورزی و نفت است آنهم نوعی از کشاورزی که حدود 85 درصد از آب این منطقه رابه خود اختصاص داده است هر چند این کشورها بیش از آنکه به دکلهای نفتی خود دل خوش کنند به حوضههای آبی مشترک دل بسته اند اما با وضعیتی که اخیراً بر اثر منازعه بین فلسطین و لبنان و اسرائیل پیش آمد مصالحه نیم بند بین این کشورها را بیش از پیش به خطر انداخت و از این رو چشم انداز امیدوار کنندهای برای منابع آب این کشورها پیش رو نمیگذارد. این در حالی است که بر اساس پیش بینی های سازمان ملل متحد، میانگین کاهش آبهای در دسترس، در جهان در بیست سال آینده به یک سوم کاهش می یابد. بر اساس برآوردهای انجام شده هر کشوری که متوسط سرانه آب قابل دسترس آن کمتر 1700 متر مکعب باشد در وضعیت خطرناک قرار دارد. چنانچه این مقدار کمتر از 1000 متر مکعب در سال برای هر نفر باشد آن کشور در وضعیت کمبود آب به سر می برد. با توجه به این شاخص سازمان ملل متحد در سال 1990 وضعیت آبهای قابل دسترس کشورهای جهان را مورد بررسی قرارداد و از میان کشورهای خاورمیانه تعداد 11 کشور در این لیست قرار داشتند. پیش بینی می شود تا سال 2025 و در صورت تداوم وضعیت موجود کشورهای مصر,اتیوپی،ایران, لیبی, مراکش, عمان و سوریه نیز به این لیست خواهند پیوست.
وضعیت منابع آب در ایران
بر اساس آمار و ارقام موجود میانگین سالانه حجم بارندگی ایران حدود 400 میلیارد متر مکعب برآورد می شود که از این مقدار، 310 میلیارد متر مکعب در مناطق کوهستانی با مساحتی حدود 870 هزار کیلومتر مربع و 90 میلیارد متر مکعب دیگر در مناطق دشتی به وسعت 778کیلومتر مربع می بارد. از مقدار فوق حدود 294 میلیارد متر مکعب به صورت تبخیر و تعرق از دسترس خارج می شود و از 116 میلیارد متر مکعب باقیمانده حدود 93 میلیارد متر مکعب از طریق منابع سطحی و زیرزمینی بهره برداری می شود و بقیه صرف تغذیه سفره های آب زیرزمینی می شود. از این مقدار حدود 86 میلیارد مترمکعب جهت مصارف کشاورزی و نزدیک به 7میلیارد مترمکعب آن به مصارف شرب و صنعت اختصاص مییابد. از آنجایی که متوسط حجم کل آب سالانه کشور رقمی ثابت است، تقاضا برای آب بهعلت رشد نسبتاً بالای جمعیت، توسعه کشاورزی، شهرنشینی و صنعت در سالهای اخیر، متوسط سرانه آب قابل تجدید کشور را تقلیل داده است، به طوری که این رقم از حدود 5500 مترمکعب در سال 1340، به حدود 3400 مترمکعب در سال 1357، و حدود 2500 مترمکعب در سال 1367 و 2100 مترمکعب در سال 13?? کاهش یافته است. این میزان با توجه به روند افزایش جمعیت کشور با نرخ فعلی رشد در سال 1385 به حدود 1750 مترمکعب و در افق سال 1400 به حدود 1300 مترمکعب تنزل خواهد یافت. صرف نظر از تفاوتهای آشکار منطقهای در کشور و طیف گسترده مناطق خشک نظیر سواحل خلیج فارس و دریای عمان، نیمه شرقی کشور از خراسان تا سیستان و بلوچستان و نیز حوضههای مرکزی که میزان سرانه آب قابل تجدید در آنها از میزان متوسط کشور به مراتب پایینتر است، ارقام متوسط سرانه آب کشور در سالهای آینده به مفهوم ورود ایران به مرحله تنش آبی در سال 1385 و ورود به حد کم آبی جدی در سال 1415 شمسی خواهد بود.
از طرفی بهرغم محدودیت منابع آب و توزیع نامناسب زمانی و مکانی آن در کشور، استفاده از این منابع با ارزش و غیرقابل جایگزین از کارآیی مطلوبی برخوردار نبوده و راندمان آن بسیار پایین است. میزان کارآیی مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 30 تا 37درصد محاسبه میشود. بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، بازده تولید خام و خشک محصولات کشاورزی در ایران به ازای هر متر مکعب آب تخصیص یافته فقط نیم کیلوگرم است در حالیکه متوسط این رقم در سطح دنیا یک کیلوگرم می باشد. از طرفی در حال حاضر برای تولید 65 میلیون تن محصول حدود 85 میلیارد متر مکعب آب مصرف می کنیم (با وضعیتی که فوقا به آن اشاره شد) آیا با دو برابر شدن جمعیت در 50 سال آینده با این فرض که زمین کشاورزی هم به اندازه کافی در اختیار داشته باشیم، منابع آب کشور امکان دو برابر برداشت فعلی را که 170 میلیارد متر مکب می شود، به ما خواهد داد. این مشکل وقتی بغرنج تر می شود که بدانیم در بخش مصارف شهری صرفنظر از مصارف بیرویه شهروندان، به دلیل فرسودگی شبکههای توزیع داخل شهرها میزان اتلاف تا حدود 30 درصد برآورد میشود. از اینرو، بهمنظور مقابله با بحران کمبود آب در آینده، اتخاذ رویکردها و سیاستهای نوینی از سوی دولت برای جلوگیری از تخریب روزافزون این عنصر حیاتی در برنامه چهارم توسعه پیش بینی شده است[1] که امیدواریم تحقق یابد در غیر اینصورت با وضعیتی که از لحاظ کمبود منابع آب و تخریب محیط زیست و همچنین مسایل و مشکلات بیابان زایی در کشور ما وجود دارد تصور آینده روشنی بخشی از این نظر برای فرزندان ما مشکل است.
شاخص های مهم بیابان زایی از منظر آب:
1- افت سطح آبهای زیرزمینی:
برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان سبب افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. آمار و ارقام ارایه شده در منابع جهانی وضع دشوار این حکایت تلخ را نشان می دهد بطور مثال می توان از افت 274 متری سطح آب زیرزمینی شیکاگو در طول 118 سال و افت 91 تا 152 متری سطح آب زیرزمینی آریزونای جنوبی و مرکزی و متعاقب آن نشست 3.81 متری زمین در طول 60 سال گذشته و همچنین نشست 8.5 متری سطح زمین را در برخی نواحی شهری مکزیک یادآور شد. روند افت سالانه آب زیرزمینی هند حدود 25 درصد کشاورزی این کشور را در معرض تهدید جدی قرار داده است. بطور کلی کسری حجم مخزن آب زیرزمینی جهان سالانه بین 750 تا 800 میلیارد متر مکعب برآورد می شود که یک درصد آن متعلق به کشور ایران است. برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی بحران دیگری به صورت شور شدن ذخائر آبی را سبب می شود زیرا به علت بر هم خوردن تعادل بین آب شور و شیرین سبب پیشروی آب شور در بستر آب شیرین سفره های زیرزمینی می شوند. افزایش تدریجی درجه شوری آب زیرزمینی در دست بهره برداری، آغازی جدی برای نمکزایی و نهایتاً تخریب منابع اراضی در جهت کویری شدن میباشد. در ایران به استناد گزارشهایی که از طریق وزارت نیرو منتشر می شود، سفرههای آب زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور وضعیت مطلوبی ندارند. بر اساس آمار سال آبی82-1381 حدود 6/74 میلیارد مترمکعب آب از طریق چاهها، چشمهها و قنوات از منابع آب زیرزمینی کشور استحصال میشود که حدود60 درصد آب استحصالی از طریق بیش از چهارصد و پنجاه هزار حلقه چاه است. هرچند فقط 28درصد چاههای موجود کشور عمیق است اما میزان بهرهبرداری از این چاهها بیش از 69 درصد تخلیه کل چاههای کشور را شامل میشود و از کل تعداد چاههای موجود حدود 268 هزار حلقه در مناطق آزاد و190 هزار حلقه در مناطق ممنوعه حفر شده است. از سوی دیگر جدیدترین آمار حاکی از آن است که از 609 محدوده مطالعاتی، 225 محدوده ممنوعه اعلام و پیشنهاد ممنوعه شدن 45 محدوده دیگر نیز توسط شرکتهای آب منطقهای کشور به وزارت نیرو ارائه شده است. بررسی آمار و ارقام موجود از وضعیت بهرهبرداری آبهای زیرزمینی در حوزههای اصلی کشور نشان میدهد که در مقابل 7/57 میلیارد مترمکعب تخلیه آبهای زیرزمینی حدود 7/50 میلیارد مترمکعب تغذیه صورت گرفته است. به عبارت دیگر، حدود 7 میلیارد مترمکعب بیش از میزان تغذیه از آبهای زیرزمینی بهرهبرداری شده بطوری که در اکثر نواحی کشور سطح سفرههای آب زیرزمینی بهشدت افت نموده و تراز آن منفی است. این در حالی است که سالیان متمادی آبیاری به عنوان ساده ترین و تنها چاره درد برای تولید غذای بیشتر در مناطق بیابانی مطرح بوده است اما به دلیل روش های نادرست و غیرعلمی و صرفا آبیاری سنتی ، گذشته از اتلاف آب محدود موجود در این مناطق در بسیاری از موارد اراضی کشاورزی تبدیل به بیابان و کویر شده اند[1]. توسعه کشاورزی از طریق گسترش سطح کشت آبی به جای افزایش تولید در واحد سطح یکی از معضلات کشاورزی ایران بشمار می رود این در حالی است که راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی به دلیل مشکلات ساختاری از جمله کوچک بودن واحدهای بهرهبرداری، سطح پایین آگاهی کشاورزان، ضعف دانش فنی مناسب، شیوههای سنتی کشت و زرع، فقدان شبکههای آبرسانی مناسب و فقدان مدیریت مصرف آب از عمدهترین عوامل افت کمی و اتلاف منابع آب کشور محسوب میشوند بطوریکه میزان کارآیی مصرف آب در بخش کشاورزی بهطور متوسط حدود 30 درصد محاسبه میشود. این نکته را باید متذکر شد که در بسیاری از مناطق ایران متعاقب افت سطح آب، مشکلاتی همچون خشک شدن چاههای آب، کاهش دبی رودخانه ها،تنزل کیفیت آب، نشست زمین و تداخل سفره های آب شور و شیرین بوجود آمده است که این علایم به تنهایی یا باهم بطور واضح و روشن بروز پدیده بیابان زایی را در ناحیه مربوطه نشان می دهد. این پدیده در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالشاساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به 300 متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آبهای شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چارهای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضهای آب) تخریب باغات و سفرههای آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از 300 متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوختهای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد. از این رو می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند.
2- سیلخیزی و بروز سیلابهای مخرب:
فزونی و جاری شدن سیلابهای مخرب یکی از پیامدهای جدی بیابانزایی بشمار می روند. بر اساس آمار و ارقام منتشره تعداد دفعات وقوع سیل در طول سالهای 1330 تا 1380 به 3700 مورد رسیده است که افزایشی بیشتر از 10 برابر را نشان می دهد. بررسی مجموعه عوامل زیست محیطی که زمینه ساز این حوادث هستند نشانمیدهد که دخالت انسان در چرخه طبیعی آب از طریق تخریب پوشش گیاهی در عرصههای آبخیز،کاربری غیر اصولی اراضی، توسعه سطوح غیر قابل نفوذ و امثال آن احتمال سیلخیزی را در مناطق گوناگون افزایش داده است بطوری که باران رحمت الهی به یک پدیده مخرب تبدیل گشته و باعث از بین رفتن جان و مال انسانها شده و در بسیاری از مناطق زمینهای کشاورزی و تأسیسات زیربنایی کشور را به نابودی کشانده است. این وضعیت نشان دهنده بروز اوضاعی است که بر منابع طبیعی کشور وارد شده است. باران های سیل آسا و کمیاب در مناطق خشک و نیمه خشک کشور که با ایجاد سیلاب باعث هرز روی فزونتر آبهای سطحی در سراب حوضه می شوند در مسیر خود رسوبات نمکدار و گچی را از ارتفاعات تا انتهای مسیل حمل کرده و انباشت بیش از پیش آن را در پایاب حوضه سبب می شوند. نتیجه این وضعیت کاهش تغذیه طبیعی آبخوانها را در سراب حوضه از یکسو و پیشروی آبهای شور کویر را به آبخوانهای پایاب حوضه و اراضی اطراف از سوی دیگر تشدید می کند. علاوه براین ته نشست رسوبات آغشته به املاح گچ و نمک در آرامگاه سیلاب که عموما در حوضه های بسته داخلی قرار دارند منشاء پایان ناپاپذیر خاک و ماسه های نمکداری می شوند که مناطق اطراف خود را آلوده کرده و سبب تخریب خاک و نهایتا از دست رفتن کامل استعداد باروری خاک و در یک کلام بیابانی شدن منطقه می شوند. همچنین آب های جاری سطحی با وجود ناچیز و ضعیف بودن قادرند با شستشوی تدریجی گنبدهای نمک واقع در سطح زمین یا معادن نمک در حال استخراج مناطق وسیع تحت نفوذ خود را آلوده به شوری سازند که این شستشوی تدریجی در دراز مدت منتهی به کویری شدن منطقه می شود. این توضیحات کوتاه برای توجه و امعان نظر به مناطق بالادست حوضه های آبخیز جهت برنامه های مهار بیابان زایی است. اقدامی که تا کنون مخصوصا از طرف بخشهای اجرایی منابع طبیعی به آن توجه کافی نشده و صرفا عملیات مهار بیابان زایی در محل بروز و ظهور آثار این پدیده جستجو شده است. از این رو و برخلاف تصور هرگونه اقدامی که در مناطق بالادست حوضه های آبخیز برای جلوگیری از بروز و تشدید سیلاب صورت گیرد می تواند عملی در جهت مهار بیابانزایی قلمداد شود خواه این کار توسط بخش آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی و یا وزارت نیرو باشد بنا براین تعامل هرچه بیشتر این واحدهای درون و برون سازمانی برای رسیدن به هدف مورد نظر ضروری است.
3- آلودگی و شور شدن آب
همانطور که قبلا گفته شد بخش کشاورزی حدود 94 درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده است. با توجه به سطح گسترده اراضی کشور، استفاده نادرست از منابع آب و نهادههای کشاورزی (کود و سم) میتواند از نظر کمی و کیفی منابع آبی کشور را در معرض تهدید جدی قرار دهد.
یکی از منابع عمده آلودگی آبهای کشاورزی استفاده روزافزون از نهادههای کشاورزی از جمله کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات است. سموم کشاورزی و کودهای شیمیایی که در چند سال اخیر برای مبارزه با آفات و تقویت خاک کاربردهای زیادی پیدا نمودهاند، با نفوذ در منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، زمینه آلودگی منابع آبی کشور را فراهم نمودهاند. آمار و ارقام موجود نشان میدهد که مقدار مصرف کودهای شیمیایی از 630 میلیون تن در سال 1355 به بیش از 3 میلیارد تن در سال 1381 رسیده است.
مصرف سموم کشاورزی نیز مانند کود شیمیایی روند مشابهی را نشان میدهد و مصرف آن در سالهای اخیر رشد نسبتا چشمگیری داشته است بطوریکه میزان فروش سموم در کشور در طول کمتر از یک دهه از 14800 تن (سال 1374) به 25800 تن (سال1381) رسیده است. این افزایش مصرف در حالی صورت میگیرد که بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای توسعهیافته محدودیتهای شدیدی را برای مصرف آنها قائل شده و مصرف آن در سالهای اخیر در این کشورها روند کاهشی داشته است. استفاده غیربهینه از نهادههای کشاورزی و آبیاری و زهکشی نامناسب شبکههای آبیاری باعث شده است که سالانه حجم انبوهی از پسابهای کشاورزی از طریق رودخانهها و زهکشها وارد منابع آبی کشور شده و زمینه آلودگی و شور شدن بسیاری از منابع آبی کشور را فراهم نماید. سالانه ?? میلیون تن فاضلاب تصفیه نشده به آب هاى داخلى، دریاى خزر و خلیج فارس سرازیر مى شود و نزدیک به ??? رودخانه آلوده در کشور شناسایى شده که ??تا?? رودخانه بیشترین آلودگى را دارند. علاوه بر شوری آب که بر اثر کشاورزی نادرست صورت می گیرد با توجه به تشکیلات زمین شناسی شور در بسیاری از مناطق خشک ایران، شور شدن آب بطور طبیعی نیز اتفاق می افتد باید گفت گسترش شوری در فلات ایران تنها به پهنه های پوشیده از نمک تحت عنوان کفه ها و باتلاقهای نمک و سفره های آب شور زیر زمینی محدود نیست، بزرگترین مشکل وجود تشکیلات زمین شناسی محتوی رسوبات تبخیری چون گچ و نمک می باشد که تقریباً در اکثر نقاط ایران وجود دارد. بطور کلی کویرهای نمکی به صورت مرکز اصلی پخش نمک عمل می کنند که در بخش سطحی توسط آب و احیاناً باد و در قسمت عمقی بوسیله نفوذ جریان آب شور اثرات مخرب خود را در زمین های اطراف برجای میگذارند به این ترتیب روان آبهایی که از مناطق بالادست حوضه بسمت پایاب جاری می شوند در بسیاری از موارد به دلیل عبور از همین سازندهای آلوده به گچ و نمک شور شده و گذشته از اینکه کیفیت نامناسبی برای شرب و یا کشاورزی پیدا می کنند، مناطق پایین دست خود را نیز آلوده کرده و به نوعی سبب بروز و تشکیل بیابانهای ثانویه می شوند.
منابع:
- 1- ویژه نامه پیام آب 1384، وزارت نیرو
2- کمیته ملی توسعه پایدار، پیشنویس سند راهبردهای توسعه ملی پایدار برای سال 1404
تنوع از ویزگیهای ذاتی اقلیم ایران می باشد | |
در حالیکه مناطق شمالی کشور در جنوب دریای خزر سالیانه حدود 2000 میلیمتر بارندگی دارند مناطقی در قسمتهای مرکزی کشور هستند که مقدار بارش سالیانه آنها به 50 میلیمتر هم نمی رسد. خشکسالی به کمبود رطوبت مستمر و غیر طبیعی گفته می شود |
|
واژه مستمر به استمرار حالت کمبود و واژه غیر طبیعی به انحراف شاخص مورد نظر در شرایط طبیعی از میانگین گفته می شود. (پالکر، 1993) |
در حال حاضر هر سال دست کم شش میلیون هکتار زمین به گستره چهار میلیارد هکتاری بیابان های جهان اضافه می شود و خسارات مالی ناشی از آن، ۴۲ میلیارد دلار در سال است
بیابان ها ی طبیعی دنیا با مساحت تقریبی 40 میلیون کیلومتر مربع[1] ( بدون قطب جنوب) بزرگترین بوم سازگان جهان را تشکیل می دهند[2]. این بیابان ها که مدام در حال رشد و گسترش نیز هستند به یکی از مشکلات بزرگ جهان تبدیل شده است به طوری که بیش از 110 کشور جهان را تحت تاثیر قرار داده و علاوه بر تهدید معیشت بیش از 1.2 میلیارد نفر از ساکنان کره زمین، 135 میلیون انسان را نیز در سراسر جهان با خطر جا به جایی مواجه ساخته است. این آوارگان ، ترکیب جمعیتی بسیاری از نقاط جهان را بهم ریخته اند[3]. سازمان ملل متحد می گوید در حال حاضر هر سال دست کم شش میلیون هکتار زمین به گستره چهار میلیارد هکتاری بیابان های جهان اضافه می شود و خسارات مالی ناشی از آن، ۴۲ میلیارد دلار در سال است. به گفته محققان این زمین ها کم کم پتانسیل تولیدی خود را از دست می دهند به طوری که اکنون 10 تا 20 درصد این زمینهای خشک، برخی از نمونه های حیات گیاهی یا کاربری های اقتصادی خود را از دست داده اند و روز به روز هم وضع آنها بدتر می شود کما اینکه تنها در جنوب صحرا 650 هزار کیلومتر مربع زمینهای پر حاصل در مدت 60-50 سال اخیر به بیابان تبدیل شده است[4] . یعنی قدرت تولیدی موجودات زنده آن کاهش یافته و این کاهش در برخی جاها تا بدان حد است که راه بهسازی و بارور کردن سرزمین ها جز با صرف هزینه های سرسام آور غیر اقتصادی مسدود شده است. چه بسا طی 20 سال آینده 60 میلیون نفر در شمال آفریقا مجبور به ترک ناحیه "ساحل" خواهند شد[5] .
امروزه مسائل مربوط به بیابان و خصوصاً گسترش بیابان و کویر یکی از مهمترین مسائل سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی است. موقعی که یک مکانی بیابان می شود یعنی از لحاظ اقتصادی ( کشاورزی و دامپروری) ارزش چندانی ندارد و مردم این مکان ناچارند به مناطق دیگر مهاجرت کنند پس می توان گفت کویر و بیابان یک مسئله بزرگ اجتماعی است زیرا زندگی و سرنوشت مناطق مورد تهدید را به مخاطره می اندازد و موجبات مهاجرت آنها را فراهم می آورد. مهاجرت وسیع و بی رویه خود به خود باعث بوجود آمدن مسائل بیشماری در امور اجتماعی و سیاسی می گردد.
[1] در منابع مختلف مساحت بیابان های جهان اعداد و ارقام متفاوتی را نشان می دهد به عنوان مثال اعداد زیر برای مساحت بیابان ها از مراجع گوناگون ذکر شده است .
1. اطلس جهانی مجله جغرافیایی ملی |
45 الی 50 میلیون کیلومتر مربع |
2. میگز |
857/48 میلیون کیلومتر مربع |
3. نقشه یونسکو (1977) |
50 میلیون کیلومتر مربع |
4. اداره پژوهش های نواحی خشک دانشگاه آریزونا و تاکسون |
89/46 میلیون کیلومتر مربع |
علت اختلاف در ارائه اعداد و ارقام، عدم وجود تعریفی شفاف و واضح از بیابان می باشد به طوری که اکثر مفاهیم بیان شده برای تعریف بیابان شامل مفاهیم کلی و عموما کیفی می باشد.
[2]- UNEP, 1997. World Atlas of Desertification,
[4] - مجله محیط شناسی، 1378. پیشنهادهای کنفرانس گسترش بیابان نایرویی ( کینا) نشریه شماره 8 ( مرکز مطالعات هماهنگی و محیط زیست دانشگاه تهران)
-
تصویر ابتدایی از سایت بیابانهای ایران برداشت شده است
روش های مورد استفاده برای کنترل بیابانهای شنی در چین به دو دسته تقسیم می شوند (بیابانهای شنی واراضی شنی با یکدیگر تفا وت دارند ) یک روش کاشت در ختان ،بوته ها یا علفی ها برای توسعه پوشش گیاهی روی تپه های شنی ویا در مناطقی است که پوشش گیاهی در آنجا تخریب شده است. مواد مورد استفاده در این روش زنده هستند. این نوع مبارزه روش بیولوژیکی یا روش گیاهی برای کنترل بیابان است. روش دیگر مستقر کردن خاک، خار و خاشاک روی تپه های شنی است. تمام مواد مورد استفاده در این روش غیر زنده هستند، مانند ساقه های گندم، شاخه های درختان، بامبو، نی وحصیر، ساقه های ذرت، خاک رس، سنگ ریزه ومواد شیمیایی نفتی و امثال آن. این نوع مبارزه را، روش مکانیکی یا روش مهندسی برای کنترل بیابان می نامند.
احداث موانع بر سر راه حرکت شن ها پیش شرط لازم برای متوقف کردن آنهاست. موانع ایجاد شده(sand barrier) روی تپه های شنی سرعت باد را کاهش می دهند و با کاهش سرعت باد شن ها در اطراف این موانع متوقف می شوند. بر اساس مطالعات انجام شده 80 تا90 درصد ظرفیت حمل شن ها بوسیله باد در ارتفاع 20 تا30 سانتی متری از سطح زمین اتفاق می افتد و در محدوده این ارتفاع 20 تا30 سانتی متری، اکثر شن ها در ارتفاع 10 سانتی متری از سطح زمین حمل می شوند. بنا براین اگر موانع خاکی یا گیاهی در ارتفاع بین 30 تا 50 و حداکثر 100 سانتی متری ایجاد شوند اکثر شن هایی را که بوسیله وزش باد حمل می شوند، می توان کنترل کرد.
بطور معمول سرعت باد در شیبهای پشتی تپه های شنی (شیب های پشتی و جلو شیب های رو به باد)ضعیف می شود. کاشتن گیاه روی سطوح لخت تپه های شنی مانع از حرکت ماسه ها می شود و برای این کار موانع گیاهی و گاهی خاکی عمود به جهت باد روی تپه ها ایجاد می شود. معمولا موانعی که ارتفاع آنها بین50 تا100 سانتی متر است، موانع (بادشکن های) بلند نامیده می شوند و موانعی که ارتفاع آنها بین 20 تا50 سانتی متراست بادشکن (موانع) کوتاه نامیده می شود. مواد مورد استفاده در این موانع عبارتند از ساقه های گندم و غلات، شاخه های درختان و امثال آن. احداث موانع برای تثبیت شن (sand barrier ) بر اساس مواد، ساختمان والگو به سه دسته 1)موانع با منافذ زیاد 2)موانع با منافذ متوسط 3) موانع با ساختمان متراکم تقسیم می شوند.
تصویر14 نمایی از موانع ساقه گندم (straw barier) روی تپه های شنی(منطقه مین چین)
شکل15 رابطه بین روشهای مکانیکی و بیولوژیکی تثبیت شن در طول 5 سال
برای اینکار ابتدا با استفاده از روش خاک رس و کلش گندم تپه های شنی را از حرکت باز می دارند سپس درختجه هایی روی این تپه های شنی برای پایداری تپه ها می کارند. در این روش موانع ایجاد شده قبل از جنگل کاری می توانند حرکت شن را تثبیت کرده و همچنین نهالکاری را حفاظت کنند و وقتی که موانع (bariers ) عمرشان به سر می آید در ختان می توانند جایگزین آنها شوند ( تصویر16 و17 ) این متد یک روش موثر و ضروری برای کنترل بیابان در مناطق خشک چین است.
تصویر16 عملیات توام clay barier و کاشت گیاه برای تثبیت شن
اواخر دهه 1960 تا 1970 بحران خشکسالی سطح وسیعی از قاره افریقا را در برگرفت به سبب کاهش پوشش گیاهی ، فرسایش بادی ،عدم دسترسی به منابع آب مورد نیاز حتی برای خوراک و بهداشت و نقصان شدید تولیدات گیاهی بسیاری از دام ها نابود شدند ، منابع آب به شدت تقلیل یافت ، قحطی و خشکسالی و نبود تشکیلاتی کارآمد و منسجم جهت مدیریت بحران فاجعه ای انسانی را به دنبال داشت. | |
|
|
مرگ ، آوارگی ، بی خانمانی ، فقر ، تهیدستی ، فروپاشی نظام های معیشتی و ساختارهای فرهنگی به بارزترین وجهی ،چهره کریه بیابان زایی را نمایان ساخت و از این پس تعاریف و مفاهیم جدیدی برای بیابان زایی در جهان مطرح گردید.اینک دیگر مقوله بیابان زایی ، پدیده ای موقت و محدود نبود که آن گونه که قبلاً تصور می شد تنها مختص حواشی بیابان های واقعی و اراضی کویری باشد بلکه در هر کجا می توانست ظهور کند و آثار و عوارض خود را بروز دهد . علاوه بر این مشخص شد که بیابان زایی پدیده ای است که خزنده و موذیانه عمل می کند و می تواند شرایطی را ایجاد کند که از ابتدا چندان مورد توجه قرار نگیرد اما به هنگام بحران قادر است نتایج فاجعه باری را به بارآورد.شواهد نشان می دهد که مناطق خشک از این پدیده بیشترین آسیب را متحمل می شوند. علاوه بر این مشخص گردید که نتایج بیابان زایی همیشه به صورت ثابت و یکنواخت بروز نمی کند بلکه پیامدهای آن ممکن است بسیار متنوع و حتی در دو منطقه مشابه به اشکال مختلفی ظهور کند . نابودی جوامع گیاهی ، فرسایش آبی، شور شدن ، قلیایی شدن و حتی باتلاقی شدن خاک ها ، کاسته شدن از نقوذ پذیری خاک و تقلیل امکان ذخیره سازی آب در خاک ، افت آبهای زیرزمینی بروز ناهنجاری در بیابان آبی و جریانات سطحی ،افزایش احتمال وقوع سیلاب ها،تشدید آثار و عوارض خشکسالی ها ؛ همگی می تواند نمونه هایی ازآثار این پدیده باشد به علاوه وقتی پیامدهای ناگریز و فاجعه آمیز بیابان زایی در قلمرو زمینه های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جوامع را مورد توجه قرار دهیم. آنگاه می توان به ابعاد کلان تری از ابعاد فاجعه دست یافت. |
فرسایش در بیابان
- اشکال وناهمواریهای ناشی ازتاثیرباد
- آشنایی با ریگ جن درکویرمرکزی ایران
ازنظرژئومورفولوگها بادعامل اصلی فرسایش دربیابانهااست.بادعامل برداشت موادورسوب آنهااست.بااین حال نقش آب راهم نمی توان درشکل گیری پدیده ها ی مورفولوژی این نواحی نادیده گرفت.
خاکهای مناطق خشک به دلیل کمبودموادآلی وکلوئیدی وخشکی آسیب پذیرهستند.
فرسایش بادشامل سه مرحله است.این مراحل به ترتیب توضیح داده شده اند.
1- برداشت
عمل برداشت ذرات ریزومنفصل سطح زمین توسط بادرابادبردگی می گویند.
بادذرات ریزخاک رابرداشت می نمایدوذرات درشت رابرجامی گذارد.عمل بادبردگی درمناطقی که مستعدهستندباعث کندن زمین تاعمق زیادی می شود.
براثربادبردگی درمناطق بیابانی عناصر درشتی برجامی ماندکه به عنوان محافظ،سطح خاک راحفظ می نماید.این پوشش را"رگ یا دشت ریگی یا سنگفرش بیابانی "می گویند.
ذراتی که توسط بادحمل می شوندباعث تاثیرفرسایشی روی موانع مختلف یاسطح های ساختمانی موجوددرسرراه خود می شودکه باعث سایش آنها می شود.ازآنجایی که این عمل توسط ذرات ماسه ودرارتفاع پائین انجام می گیردبه آن سایش ماسه ای نیز می گویند.باافزایش ارتفاع این اثرکاسته می شودزیرابارموجوددربادباافزایش ارتفاع کم می شود.این تاثیرموجب پیدایش اشکال ویژه ای مانندقارچ یادودکش ایجادمی نماید.
گاهی فرسایش بادی درمناطق بیابانی موجب تشکیل شیارهاوفرورفتگیهای طویل ونسبتاُعمیقی دررسوبات نرم می شود .امتداداین شیارهامعمولادرجهت بادهای اصلی منطقه است .این دیوارهایاتیغه های بین شیارهارا"یاردانگ" می گویند.این گونه ساختمانهااولین باردرترکستان مشاهده ونامگذاری شده است.
2- حمل
بادموادی راکه فرسایش وروبیده است به صورت باربستری (ذراتی که به علت وزن آنهایادرشتی درسطح یانزدیک زمین حمل می شوند)یابه صورت بارمعلق (ذراتی که به علت ریزی درهوامعلق می مانند)جابجا می کند .درواقع به سه شکل موادراحمل می کند:
- حالت معلق : ذرات بسیارریزخاک باقطرکمتراز1/. میلیمتربه این صورت جابجامی شود.
- حالت خزشی : قدرت بادسبب می شودتاذرات درشت خاک به صورت غلطان درروی سطح زمین به حرکت درآیند.معمولاًذراتی باقطر5/ تا 2 میلیمترحمل می شوند.
- حالت جهشی : ذراتی که بادنمی تواندآنهارابه صورت معلق یاخزشی حمل نمایدبه صورت جهشی حمل نماید.
3- رسوبگذاری
باکم شدن سرعت باد،ازقدرتش برای حمل ذرات کاسته می شود وذرات درنقطه ای ازحرکت بازورسوبگذاری می کند.ذرات درشتربه صورت تلماسه ودانه های ریزتربه صورت لایه های افقی (لس)ته نشین می شوند.
اشکال وناهموریهای ناشی ازتاثیرباد
1-اشکال ناشی ازعمل سایش
ذراتی که توسط باد حمل می شوندپس ازبرخوردبا موانعی که برسرراه آنها وجودداردموجب سایش آنهامی شود .این عمل درنزدیک سطح زمین وتوسطذرات ماسه انجام می گیرد به "سایش ماسه ای"معروف است .قطعه سنگها،ساختمانها،موانع دست سازانسان تحت تاثیر این نوع فرایندقرارمی گیرند.اگرسطح سنگ ازکانیهای باسختی یکسان تشکیل شده باشدسطح آن صاف وصیقلی می شودولی اگردارای کانیهای باسختی متفاوت باشدسطح آن خراشیده یانقطه نقطه می شود.اگرسنگ بهردلیلی ازچندجهت تحت تاثیرسایش قرارگیرددارای چندسطح صاف باگوشه های نوک تیزمی شودکه به آن" بادساب"می گویند.
اگرموانع سنگی منفرددرمسیرباددارای جنس متفاوت باسختی متفاوت باشندباعث بوجودآمدن اشکالی ستونی مانندقارچهایاسندان کفاشی می شود.
2- دشت ریگی یارگ
درمناطق فاقدپوشش گیاهی بادبردگی باعث برداشت ذرات ریزوقابل حمل می شودو ذرات درشتربرجای می مانند، که به آن دشت ریگی می گویند.
3- حفره وفرورفتگی
دربعضی بیابانهابادحفره هاوفرورفتگی های ایجادمی کند.ژئومورفولوژیستهامعتقدنداین پدیده دراثرفرسایش بادی بوجودمی آید.حفره هاغالبا ًکم عمق ودرجهت بادغالب قراردارند.
4- یاردانگ
فرسایش بادی دربعضی مناطق صحرایی موجب تشکیل شیارهاوفرورفتگیهای طویل ونسبتا ًعمیقی دررسوبات نرم می شودکه این شیارهارا"بادکند"وبه دیوارهای میان آنها "یاردانگ" می گویند.امتدادشیارهامعمولاًدرجهت بادهای اصلی منطقه است.ارتفاع یاردانگهابه دههامتروطول آنهابه کیلومترهابرسد.محققین معتقدندایجادیاردانگهانتیجه دخالت فرسایش آبی - بادی است.درلوت گستره بسیاری ازیاردانگ (کلوتها)دیده می شود.
5-اشکال تراکمی باد
بادذراتی راکه باخودحمل می کند ،سرانجام به علت ازدست دادن قدرت حمل خودیابرخوردبا موانع موجوددرسرراه خود،برجای می گذارد.نتیجه این عمل بوجودآمدن اشکال متفاوتی است .تپه های ماسه ای ازبارزترین اشکال تراکمی بادهاهستند.درذیل پاره ای ازآنهاذکرشده است. به منطقه وسیعی که ازتپه های ماسه ای گوناگون تشکیل پوشیده شده باشد ارگ گویند.
الف )تپه های ماسه ای
ذراتی که توسط بادحمل می شوندوقتی باموانع موجوددرسرراه خودبرخوردمی کنند.دانه های ماسه همراه بادوقتی به مانع برخوردکرددرپای آن یادرقسمت بادپناه برجای می مانندوتوده برجسته ای به وجودمی آوردکه خودموجب جمع شدن ذرات بیشتروتشکیل تلماسه می شود.تلماسه هاپس ازتشکیل به حرکت خود ادامه می دهندودرجهت حرکت بادجابجامی شوند.بین ترتیب که بادذرات ماسه را ازسمت مقابل خودبه طرف بالاوجلومی راندوپس ازرسیدن به قله(نقطه قرار) درسمت دیگربه پایین می افتد.تکراراین عمل به تدریج موجب جابجایی ثپه می شود.این جابجایی گاهی به 10تا20متردرسال می رسد.درسطح تلماسه هابرجستگی های دیده می شودکه به " اثرموجی"می گویند.ارتفاع تلماسه هاگاهی تا200مترهم وعرض یک کیلومترمی رسد.
انواع تلماسه:
- بارخان یابرخان.تلماسه ای است هلالی شکل که یه صورت متقارن یاغیرمتقارن دیده می شود.دارای دوبازو است .درجهت مقابل باددارای شیب ملایم امادرجهت مخالف باددارای شیب تنداست .طرف محدب سمت بادقراردارد.
اگریک یاچندبارخان درکناریکدیگرتشکیل شود،بارخانهای عرضی تشکیل می شود.دراین نوع تپه هاجهت بادغالب منطقه عمودبرمحورتپه ها است.اگریکی ازبازوهابه علت تغییربادغالب یابادهای فرعی توسعه یابدورشد نمایدیک تپه طولی تشکیل می شودکه محورتپه موازی بادغالب منطقه است.
- سیف .تپه ماسه ای کشیده است.نوک آن تیزوانتهای آن مدوراست.دامنه مخالف باددارای شیب تندتری نسبت به دامنه روبه باددارد.قسمت پیشانی آن مثلثی بایالهای تیزوگاهی قوسی شکل است.
- سیلک .سیلکهاازاتصال سیفهاوبه صورت خطوط موج داری بوجودمی آیدوتشکیل آن بستگی به بادغالب منطقه دارد.شکل کلی آنهادندانه دارومارپیچی است.
- قوردیاهرمهای ماسه ای. قوردهانتیجه ای بارخان هاوسیف ها است.بارخانهاوسیف هادرجهات مختلف به تدریج به یک نقطه متوجه می شوندودرنتیجه،عوامل وموانع گوناگون ازپیشرفت آنهاجلوگیری می نماید،دراین حالت تپه های ماسه ای دراثربادهای مسلط ،تشکیل توده ای عظیمی را می دهدکه همان قورد است .ارتفاع تپه هابلندترازسایرتپه هااست .
ب) لس
لس رسوبی بادی است که ازذرات یکنواخت،ناپیوسته ومعمولاًزاویه داریانیمه زاویه دارتشکیل شده است.اندازه ذرات آن درحدسیلت ،همراه باکمی رس وگاهی ماسه است.رنگ لس،به علت هوازدگی شیمایی کانیهای آهن داروایجاداکسیدهای آهن ،معمولاًزردیاقهوه ای است .لس هاازته نشین شدن ذراتی که به صورت معلق وبه وسیله بادحمل می شوند،به وجودمی آیندوممکن است دارای منشاء صحرایی یایخچالی باشد.نمونه های آن درغرب کپه داغ و گرگان وجوددارد.
ج) نبکایاتل نباتی
درجاهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالااست وموجب رویش گیاهان شده است،انباشت ماسه درپناه گیاهان انجام می گیردکه به صورت نبکایاتل نباتی ظاهرمی شود.این پدیده درپناه گیاهان نمک دوست وخشکی دوستی که توان به دام انداختن ماسه را داشته باشدشکل می گیردوبه نام همان گیاه نامیده می شود.علاوه برماسه های روان موادریزمانندسیلت وذرات ونمک وگچ می توانندبه صورت نبکاظاهرشوند.بزرگترین نبکادرایران درمغرب دشت لوت ومتراکم ترین آنهادردشت جازموریان دیده می شود.
6-ورنی صحرا
ورنی پوسته ای ازترکیبات آهنی است که دراثرنیروی "کاپیلاریته" درروی سنگها ظاهرمی شود.بواسطه ترکیبات آهن،رنگ آنهاتیره است ودراثرعمل سایش بادصیقلی شده ونهایتادرمقابل بادوذرات شن وماسه ی همراه آن مقاوم می شود.دراثرسایش باددرمناطق خشک قلوه سنگها راصیقل داده وسطوحی درآنهاایجاد می کند که به این قلوه سنگها" ویندکانتر"می گویند.
- آشنایی با ریگ جن درکویرمرکزی ایران
ریگ جن منطقه ای وسیعی پوشیده ازتپه های شنی وکویری مخوف درمرکزدشت کویراست.این منطقه درشمالشرقی به منطقه معلمان وکوه گوگردوقسمت جنوب انارک،ازسمت شرق به ناحیه جندق ،ازسمت غرب به پارک ملی کویرمنتهی می شود.جهت تپه های ماسه ای روان ازغرب وشمالغرب به شرق وجنوبشرق کشیده شده است .
مردم شهرهاوروستاهای اطراف این منطقه معتقدندکه محل زندگی ارواح واجنه است.براساس همین اعتقادکمترکسی جرات مسافرت به آن رامی نماید.
سون هدین نویسنده کتاب کویرهای ایران درسال1900 آنرا کشف نمود.آلفونزگابریل نیزدرسال 1930ازقسمت تائیل می گذرد.علی پارسا نیزچندمسافرت درسالهای اخیربه آن نموده است که شرح آنهارادرسایت خودداده است.
یک گروه اتومبیلران به سرپرستی شخصی به نام آقای عباس نژاددرسال 1382نیزازاین منطقه عبورنموده است.
لینکهای مرتبط:
http://www.aliparsa.com/rig/groebli.html
http://www.aliparsa.com/rig/rig.html
http://www.carx1.com/rally/rige_jen_83/index.asp
http://www.hamshahri.org/hamnews/1383/830307/Irshahr/safarsh.htm#s16002
لینکها
http://geoinfo.amu.edu.pl/wpk/geos/GEO_8/GEO_CHAPTER_8_TABLE.HTML کویرازفضا http://earthobservatory.nasa.gov/Newsroom/NewImages/images.php3?img_id=9268
- لینکها
دمای زیادهمراه بانوسان شدیدسالانه وروزانه،کم آبی،تبخیروتعرق شدید ازموانع رشدپوشش گیاهی درمناطق گرم وخشک است.لذاپوشش گیاهی ضعیف وفقیر است .بااین حال درمناطق گیاهانی وجوددارد که خودراباشیوه های مختلفی باشرایط خشک وکم آبی سازگارداده اند.
اگزروفایتهابزرگترین گروه گیاهانی هستندکه باتعدیل ساختارفیزکی خودوتطابق باشرایط خشکی توانسته اندشرایط سخت خشکی وگرمای زیادراتحمل کرده وبه حیات خوددربیابانهاادامه دهند.بعضی ازاین نوع گیاهان آب را درساقه خودنگه می دارند.این نوع گیاهان دارای برگهای کمی هستند یابرگ ندارند.بعضی ازآنهابه جای برگ دارای خارهستندودارای روکشی مخصوص هستند،لذاتبخیروتعرق کمتری درسطح آنهاانجام می شود.کاکتوس هانمونه ای ازاین نوع هستند.
فراتوفیتهاگیاهانی هستندکه باداشتن ریشه های درازوطولانی دردرون خاک،آب راازسفره های آب اعماق زمین به دست می آورند.درخت کهورنمونه ای ازاین گونه ها هست ،که دارای ریشه های عمقی وشعاعی است .
بعضی دیگرازگیاهان رفتارخودرابادوره های خشک ومرطوب تنظیم نموده اند .بعضی گونه ها باشروع فصل بهاربه سرعت رشد وگلهابازشده وبذروسپس،بعدازاینکه دوره حیات را طی نمودند،می میرند.
گونه های دیگربرای چندین سال به حیات خود ادامه می دهندکه درزمان خشکی به خواب می روندوبه هنگام بارندگی شروع به رشدمی نمایند.این فرایندممکن است پنج باردرسال اتفاق بیافتد.ممکن است دارای پوششی باشند که هم ازآن تغذیه می کنندوهم مانع خروج آب ازگیاه شود.زنبق های صحرایی نمونه ازاین گونه هاهستند.
حیوانات مانندگیاهان درمناطق خشک بامشکل کم آبی وشرایط زیست محیطی نامناسب روبروهستند.اماحیوانات نسبت به گیاهان حساسیت بیشتری نسبت به دمای محیط خوددارند.آنهایابه گونه ای مستقیم تحت تاثیرانرژی ودمای خورشیدویا غیرمستقیم تحت تاثیرانتقال دمااززمین زیرپای خود(خاک وسنگها)وجریان هواقراردارند.دامنه اختلاف بالاوتغییرات شدیدآن می تواندمنجربه تلف شدن آنهابشود.
درکنارعامل دما،مشکل کم آبی نیزبرای حیوانات وجوددارد.لذاحیات حیوانات شکننده است.
پرندگان با راههای گوناگون خودراباشرایط گرماسازگارنموده اند.تخم گذاری درفصل بهار،آخرزمستان وتولیدمثل دراین زمان ومهاجرت دردوره گرمای شدیدبه جاهای خنکتر،فعالیت ازهنگام سحرتاهنگام بالاآمدن خورشیدوباقی روزرادرسایه گذراندن ازراههای سازگاری پرندگان دراین مناطق است.
بسیاری حیوانات مانندخزندگان،پستانداران درشب فعالیت می کنند امادرروز استراحت می نمایند.مارها،جوندگان،روباها،راسوهانمونه های ازاین جانوران هستند.
بعضی ازجانوران کوچک درطول روزبه داخل سوراخهای زیرزمینی می خزند.مانندموشها ، مارها.
مارمولک ها درطول روزفعالیت می کنندوروی زمین داغ با سرعت می دوند،ولی درسایه ها می ایستند.
جانوران بیابان ازراههای گوناگون آب موردنیازخودراتامین می کنند.بعضی ازحیوانات ازتغذیه توسط گیاهان این عمل را انجام می دهندیاازشیره وصمغ گیاهان بدست می اورندمانندانواع حشره ها.
انواع دیگری ازحیوانات باشکارحیوانات دیگر ،ضمن تغذیه، آب موردنیازخودراتامین می کنند.
چیتایایوزپلنگ
چیتااز سریعترین حیوانات است.این حیوان درعرض کمتر3 ثانیه تا 100 کیلومتردرساعت سرعت می گیرد.
محدودزیست این حیوان درافریقا(بوته زارهای نامیبیا)،جنوبغرب آسیاازجمله ایران است.
نسل این حیوان درخطرانقراض است.تحقیقات درافریقا نشان می دهداین حیوان دریک سال از 30مزرعه عبورکرده و3500 کیلومترراه طی نموده است.
درگذشته های دورمحدوده گسترش وسکونتگاه این حیوان دراکثرمناطق ایران بوده است ،اماازآنجاکه درسالهای اخیرشرایط زندگی این حیوان دراکثرمناطق ایران بهم خورده است ،محدوده زندگی آن درمناطق حفاظت شده به خصوص دردشت کویراست .
لینکهای مرتبط :
http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/south_asia/2714553.stm
http://savingwildplaces.com/swp-home/swp-explorationandsurvey/239531
http://www.aliparsa.com/cheetah/cheetah.htmlhttp://wcs-old.atlasworks.com/home/wild/Asia/irancheetahproject
http://www.semnanet.com/cat_content.asp?contentid=257&catid=151
http://forum.persiantools.com/showthread.php?t=2972&page=2&pp=15 http://www.felidae.org/PROJECTS/Asiatic_Cheetah/asadi1997/asadi1997.htm
برای آشنایی بیشترودیدن عکس های مربوط روی لینک هاکلیک نمایید
http://www.infoplease.com/ce6/sci/A0857737.html
http://www.desertusa.com/du_plantsurv.html
http://www.desertusa.com/flora.html
http://www.desertusa.com/animal.html